امروز ۱۴۰۴/۸/۱۹

درود دوستان یه مدتیه از بی حوصلگی و شلوغی برنامه نتونستم دیلی بزارم؛ البته چیز خیلی جالبی هم ندارم اما خب.

امروز صبح وقتی آماده شدم هنوز از خونه خارج نشده بودم که مامانم داداشم رو بیدار کرد و داداشم آماده شد. قرار بوده با ماشین مون (که البته بابام مخالف بود و مامانم یواشکی اینکار رو کرد) اسنپ بره و امروز رو با ماشین کار کنه و خب موفق شدیم این نقشه رو عملی کنیم😁

توی مدرسه زنگ اول ورزش داشتیم و من برای اولین بار در زندگیم فوتبال دستی بازی کردم😁 البته باختم ولی خب خیلی کیف داد و به نظرم بازی مفرحیه! این هم عکس بخشی از حیاطه که اتاق ورزش داخلش افتاده.

بعد یکی از بازی ها رو که اسمش گربه منفجره بود رو قرض گرفتم که با دوستام که توی یکی از کلاس های دیگه هستن بازی کنیم البته تا زنگ تفریح آخر نتونستیم. بازی بانمکیه.

زنگ های بعد هم عربی و ریاضی و آزمایشگاه داشتیم. امروز اولین جلسه ای بود که واقعا رفتیم آزمایشگاه و البته این درس رو یه هفته درمیون داریم و خب تا امروز به خواسته بچه ها می نشستیم توی کلاس برای امتحان های روز بعد می خوندیم. مربی دوتا آزمایش انجام داد که جالب بود.

ظهر هم موقع برگشت داداشم اومد دنبالم و من رو با ماشین رسوند. وقتی اومدم واقعا انرژی و حوصله برای درس خوندن نداشتم و گلو درد بدی هم داشتم. امروز کلا صبح هم که بزور از خواب بیدار شده بودم و اصلا دلم نمی خواست برم مدرسه. خیلی طول کشید تا اوکی شدم!

وقتی برگشته بودم خونه برعکس هرروز خیلی زودتر رسیده بودم دیگه. ولی خب تا ساعت سه و خورده ای مشغول کار های مسخره بودم و اونموقع یکم برگه ای که معلم شیمی برای تمرین بحث آلکان ها داده بود رو یه مقداری حل کردم؛ اما اصلا دلم نمی خواست درس بخونم. حالم از کتاب بهم می خورد!

نکته این پست همین بود: این مدت خیلی خسته شده بودم حالم بد بود دلم می خواست خاموش بشم ولی خب نمی شد! وقتی همه اعضای خانواده رفتن و من مثل هرروز تنها شدم یهو گریه ام گرفت؛ که واقعا به این گریه نیاز داشتم و خوشحالم که این اتفاق افتاد و تونستم راحت بشم.

بعد از اینکه گریه کردم نسبتا حالم بهتر شد و سبک شده بودم. بعد به این فکر کردم خب که چی؟ می خوای چیکار کنی؟ درنهایت تو باید درس بخونی به هرحال فردا امتحان داری و باید به این حجم زیاد درس خوندن و کار عادت کنی! باید باهاش کنار بیای. تازههه از هفته بعد شبه نهایی هم داری و هم باید برای امتحان بخونی و کار کنی هم برای مدرسه و شبه نهاییت هم معمولی نیست بین چهارتا مدرسه برتر منطقه است!

بالأخره اوکی شدم و شروع کردم به درس خوندن! همه ما از نظر جسمی و روانی خسته میشیم؛ نکته اینه که راه بهتر شدن مون رو پیدا کنیم. مثلا من با یه گریه کوتاه سبک میشم و خب بعدش یه موسیقی انگیزشی و کمی عطر حالم رو خوب می کنه.

تازه من برای اینکه بتونم بخونم با یه چیز مورد علاقه ام شروع کردم این هم نکته مهمی توی شروععع درس خوندن یا کاریه که باهاش حال نمی کنی؛ شروع با بخشی از اون که ازش لذت می بری یا خوشت میاد!

همه ما قطعا خسته میشیم و یه روزهایی هست که دلمون می خواد فقط استراحت کنیم اما با اومدن این روزها اصلا نگرانی به خودتون راه ندید چون همه این شکلی هستند!