توپ های فضایی p2 : شکایت تیتان

تیتان هم ناراحت و عصبانی رفت پیش دوستش گانیمد (قمر مشتری) و براش همه چیز رو گفت. روز ها گذشت.... تا اینکه یک فضانورد از کنار مدار تیتان عبور کرد. تیتان با خوشحالی گفت :آخجون! 🥳تو یک فضانوردی، درسته؟

فضانورد گفت : بله،درسته. اما من باید بروم و روی زحل تحقیق کنم. چون اون واقعا باشکوه است 🪐🪐🪐👩‍🚀👨‍🚀

تیتان دوباره عصبانی شد و گفت :اه! امان از دست سیاره ها! 😠ازشون م. ت. ن. ف. رم 😠! همش بهمون دستور میدن! فکر می کنن پادشاهن 😠فضانورد گفت: درکت میکنم اما من باید وظیفه ام رو انجام بدم 😊تیتان گفت : میشه لطفا بیای و روی من تحقیق کنی 🙏

و با زور ازش تائید رو گرفت و فضانورد رو به خودش هدایت کرد. وقتی که فضانورد وارد تیتان شد، گفت : وای! اینجا چقدر سرد است! ووواایی🥶🥶همان لحظه، هوش مصنوعی اش روشن شد و براش در مورد همه چیز از تیتان توضیح داد: داخل تیتان......

وقتی که فضانورد داشت به حرف های هوش مصنوعی اش گوش میداد، یهو! تقق! اوفتاد توی اقیانوس تیتان و شاید باورتون نشه اما روی یک تخته سنگی یک موجود زنده ریز زنده دید! 😯

خب فعلا خداحافظ تا پارت بعدی ❤️👋👋

امان از دست اسلاید اضافه 😞😞😂❤️

چالش : چشم بسته بنویس توپ های فضایی باحالن خودم : توپ اذی ف@ذیی یاحاان😑😐😐