اومدم با پارت۳.ببینین چه کردم.فقط بگم که میترکین از خنده.البته شاید
وقتی پاشدم،ساعت دو و نیم بود و وقتی به تیکی گفتم چرا بیدارم نکردی گفت که چون تا ساعت چهار صبح بیدار بودم گذاشته که بخوابم و گرنه مثل زامبی ها میشدم .خندیدم و دست و صورتم و شستم بعد موهامو شونه زدم بعد لباسمو عوض کردم بعد مسواک زدم بعد رفتم صبحونه خوردم و رفتم فروشگاه تا واسه مهمونی امشب لباس بخرم.(میگما قرار نیست ریز و جزئیات زندگیت مثل دستشویی رفتنت هم بهمون بگیا😂😂😂)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
خیلی خیلی قشنگ بود😍😍😍به داستان های منم سر بزن لطفا🙏🙏
عالی فقط طولانی تر