10 اسلاید پست توسط: 𝕋𝕋𝕒𝕙𝕒 انتشار: 4 ساعت پیش 7 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
در این پست بعضی از اصطلاحات رایج حقوقی با مثال رو براتون شرح میدیم
اصلاح حدود:
اصلاح حدود یعنی اگر براثر تغییر وضعیت در مجاوران املاک ثبت شده تغییری در وضع حدود اربعه ملکی که دارای سند مالکیت می باشد، حاصل شود و یا به عبارت دیگر، یک یا چند حد از حدود اربعه ثبت شده ای که قبلاً به پلاک شخصی محدود شده بر اثر تغییر وضع مجاوران به کوچه محدود شود، مالک می تواند با مراجعه به اداره ثبت محل وقوع ملک تقاضای اصلاح حدود نماید
اصلاح سند مالکیت:
چه بسا ممکن است برای املاکی در گذشته با مساحت معینی مورد معامله واقع شده ولی بعداً معلوم گردیده که دارای اضافه مساحت است، در صورتی که اضافه مساحت ناشی از تغییر طول و ابعاد نباشد، مالک از اداره ثبت درخواست اصلاح مساحت نموده و پس از پرداخت بهای اضافه مساحت در وجه مالک اولیه با تودیع مبلغ در صندوق ثبت، سند مالکیت اصلاح می گردد.
ارث:
در حقوق ایران بدهی متوفی هرگز به وراث وی منتقل نمی شود٬ به عنوان مثال چنانچه هرگاه شخصی بدهکار باشد باز ماندگانش مجبور نیستند بدهی متوفی را به طلبکاران وی بپردازند
دارایی متوفی بعد از کسر و اجبات مالی و بدهی و ثلث را ارث می گویند. به این دارایی، ماترک نیز گفته می شود.
اخذ به شفعه:
هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی مانند خانه و یا زمین بین دو نفر مشترک باشد و یک نفر از شرکاء سهم خودش را به شخص ثالثی بفروشد، شریک دیگر حق دارد به اندازه وجهی که شخص ثالث پرداخته به او بدهد و کل مال را تملک کند و شخص ثالث نقشی در اعمال این حق از سوی شرکت ندارد. از اینرو در معامله مال غیر منقول که دارای شریک است باید توجه کرد که شریک حق اعمال اخذ به شفعه دارد.
اسقاط کافیه اختیارات:
در حقوق ایران بخصوص در قراردادهایی مانند بیع یا صلح در مواردی طرفین می توانند بر اساس اختیارات قانونی عقد یا قراردادها را فسخ نمایند و این اختیارات را با اصطلاح خیارات بکار می برند و معمولا در قراردادهای معاملات املاک این عبارت آورده می شود تا عقد قوام و ثبات پیدا کند و از حالت تزلزل خارج شود. مقصود از خیار همان اختیار است؛به عنوان مثال اختیار فروشنده برای فسخ معامله.
اظهارنامه:
نوشته ای است که مطابق مقررات قانون تنظیم می شود و نویسنده خواسته قانونی و مشروعش را در آن می آورد. و توسط مامور مربوطه به طرف ابلاغ می شود. به عنوان مثال شخصی برای مطالبه اجاره بهای معوقه از طریق اظهارنامه به طرف مقابل ( مستاجر ) ابلاغ می کند، که بدهی اش را بپردازد.
اعراض:
چشم پوشی کردن (گذشتن) مالک از مالش را اعراض می گویند.
افراز:
دعوایی است که شریک ملک مشاع بر شریک دیگر به منظور تقسیم مال مزبور در صورت عدم تراضی بر تقسیم اقامه و طرح می شود.
انفساخ:
برهم خوردن اجباری یک قرارداد را انفساخ می گویند. به عبارت دیگر به “انحلال قهری عقد” انفساخ گفته می شود.
بیعانه:
مقداری از بهای معامله است که از باب اطمینان به فروشنده از طرف خریدار به او پرداخت می شود.
تصرف عدوانی:
به معنی عام عبارت است از خارج شدن مال از استیلا و تصرف مالک آن مال بدون رضایت اش. به عبارت دیگر تصرفی است که بدون رضای مالک مال غیر منقول (مانند ملک) از طرف کسی صورت گرفته باشد.
حق انتفاع:
حقی است که به موجب آن شخص می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارد استفاده کند. به عنوان مثال فردی به فرد دیگری اجازه دهد در ساختمان اش به مدت دو سال زندگی کند. یعنی به آن حق سکنی دهد.
زمین بائر:
زمینی است که دارای مالک است ولی برای مدتی نامعلوم در آن کشت و زرع نمی شود.
زمین زراعی:
زمین های زراعی آن دسته از زمین هایی هستند که در آنها محصولات زودبازده مانند گندم و جو کشت می شود. این نوع زمین ها اکثرا در روستاها و یا شهرهایی که قبلا روستا بوده اند وجود دارند.
سرقفلی:
هرگاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار نماید، می تواند مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستاجر دریافت کند. همچنین مستاجر می تواند در اثنای مدت اجاره، برای واگذاری حق خود، مبلغی را از موجر یا مستاجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند. مگر آن که در ضمن عقد اجاره، حق انتقال به غیر از وب سلب شده باشد. مطابق این تعریف سرقفلی نوعی اجاره است که اولا برای املاک تجاری است و ثانیا می تواند شرایط خاصی هم داشته باشد که قانون وقراداد حدود آن را تعیین می کنند.
سند مالکیت المثنی:
وقتی که سند مالکیت از بین برود، مثلاً دچار حریق شود و اثری از آن باقی نماند یا گم شود، مالک میتواند از اداره ثبت محل وقوع ملک تقاضای صدور سند مالکیت المثنی نماید.
صلح حقوق:
زمانی که ارزش وام دریافتی از بانک یا موسسه مالی، بیشتر از ارزش ملک گرو گذاشته شده باشد، به این حالت از نظر حقوقی “صلح حقوق” گفته می شود. در این شرایط وام گیرنده فقط حق کسب و کار را از ملک مورد نظر دارد و حق هیچگونه معامله ای ندارد و برای انجام هر نوع معامله ای باید از وام دهنده استعلام و کسب اجازه کند.
عرصه و اعیان:
به تمامی یک قطعه زمین “عرصه” می گویند. “اعیان” بخش ساخته شده واقع در آن زمین است. باید به این نکته توجه داشت که قسمت ساخته شده ای از زمین که مورد بحث یک سند باشد نیز اعیان است. به عنوان مثال به هر یک از آپارتمان هایی که بر روی یک زمین قرار دارد اعیان می گویند.
در اصطلاح ثبتی، اعیان به آنچه بر روی زمین ساخته می شود اطلاق می شود.
مشجر:
واژه مشجر به معنای دارای درخت می باشد. و به زمینی که دارای درخت است اصطلاحا زمین مشجر و یا همان باغ گفته می شود.
مالکیت قول نامه ای:
برای برخی از املاک، مالک به هر دلیلی اقدام به گرفتن سند منگوله دار (سند رسمی) نکرده است. معامله این گونه املاک فقط با “قول نامه” یا همان “مبایعه نامه” و در بنگاههای املاک صورت می گیرد و بین مردم به نام املاک “قول نامه ای” معروف هستند.
مالکیت مدت دار:
در این نوع مالکیت، ملک برای مدتی معین که اکثرا 99 ساله است به فرد و یا ارگانی واگذار می شود و پس از سپری شدن دوره مورد توافق، ملک باید به صاحب پیشین آن بازگردد. در اغلب موارد، این نوع واگذاری از سوی دولت انجام می پذیرد.
مزایده:
روشی برای فروش مال است که علاقه مندان خرید کالا یا ملکی با هم رقابت کرده و هر یک که مبلغ بیشتری پیشنهاد دهد کالا به او فروخته می شود. در مزایده باید مبنایی برای تعیین قیمت کالا وجود داشته باشد ولی در حراج چنین نیست.
مشاع:
وقتی یک ملک و یا ساختمانی چند مالک دارد و یا در یک ملک تعدادی مالک هر کدام سهم خود را دارند، به بخش های اشتراکی ملک مانند راه پله، بام و یا حیاط اصطلاحا مشاع می گویند. و به مجموع چنین بخش هایی مشاعات گفته می شود.
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالیی بود🌹🌹
ویژه شههه
امیدوارم بشه:))))))))))
خسته نباشی🌸
ممنون😘