در یک روز تاریک و بارانی، بعد از ماجرای فرزند نفرین شده، هری پاتر و هرمیون گرنجر به مالفوی مانور میروند تا تایمنر را نابود کنند. دراکو مالفوی با چالشهای عاطفی و انتخابهای سختی روبرو میشود که سرنوشت همه آنها را تغییر خواهد داد.
در یک روز تاریک و بارانی، هری پاتر و هرمیون گرنجر به سمت مالفوی مانور حرکت کردند. در حالی که باران بر روی سنگفرشهای سرد و مرطوب میبارید، هری با نگاهی مصمم به جلو مینگریست و هرمیون در کنارش، نگران و مضطرب به نظر میرسید.
وقتی به دروازههای بزرگ مالفوی مانور رسیدند، دراکو مالفوی با نگاهی سرد و بیاحساس به استقبالشان آمد. هری و هرمیون با صدای محکم و قاطع از او خواستند که تایم نر را به آنها بدهد. دراکو با چشمانی تیره و پر از کنجکاوی پرسید: "هدف شما چیست؟"
هرمیون با صدای لرزانی گفت: "ما میخواهیم تایمنر را از بین ببریم تا دیگر کسی از آن سو استفاده نکند."
دراکو با نگاهی عمیق و تفکرآمیز به آنها پاسخ داد: "تنها راه نابود کردن تایم نر مخصوص خاندان مالفوی این است که به دست خود صاحبش نابود شود. و صاحبش باید بهای آن را بپردازد."
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
خیلیییییی قشنگ بود فقط یک سوال...
دراکو آخر داستان م.ر.د؟؟؟؟
ممنون .
نه در واقع سرنوشتش تغییر کرد.
و یه سرنوشت متفاوت پیدا میکنه.
در فصل بعدی که با همین عنوان انتشارش میدم
ادامه داستان رو میزارم.
خوشحال میشم بخونین و نظر بدین.
آهان... چشم حتما💚💚