
اين هم ازقسمت دوم داستانمون

از زبان آدرین بودیم دیگه): ازبیمارستان زنگ زدن ک مرینت جواب داد ک براش گفتن آقا و خانم دوپن چنگ فوت کردن مرینت جیغزد ناله کرد بزور آرومش کردیم ک آلیا برای مرینت گفت:

مرینت لباساتو جمع کن بیا پیشم چند روزمرینت قبول نکرد مرینت گفت تو بیا پیشم آلیا گفت باشه که همین لحظه بادیگاردم رسید ک گفتم آلیا پیش مرینت بمون تا منو نینو بریم لباساتو بیاریم آلیا گفت باشه من هم با نینو رفتم و لباس های الیا رو آوردیم
نینو برای پدر آلیا توضیح داد چرا آلیا پیش مرینت چند روز می مونه

بریم پیش آلیا و مرینت از زبان آلیا ): مرینت داشت گریه می کرد رفتم آب براش آوردم او نخورد )مرینت افسردگی و ناراحتی قلبی گرفت از این اتفاق ) یک هفته بعد: منو مرینت لباسامونو عوض کردیم ک مدرسه بریم من نمیخواستم بیاد ولی او اصرار کردمن هم موافقت کردم

رفتیم مدرسه از زبان مرینت): رفتیم داخل ک مدرسه ک دخترا دورم جمع شدن و یکی برتم تسلیت میگفت فکر کنم آلیا برای همه گفته هی میگفتم :ممنون...

ک یک دفعه کلوئی اومد و گفت اش این واقعا مسخرست برای یک دختر یتیم بی پدرو مادر و تنها باید تسلیت هم گفت ک آلیا خواست ی چیزی بگه ک من نزاشتم خودم گفتم ...

تنهاترین کسی ک اینجا هست تویی کلوئی ن من من اینهمه دوست دارم اینجا ولی تو چی کلوئی گفت من هم دوست دارم س... وسط حرفش پریدم گفتم سابرینا سابریناک برای تو ک چیزی نیست ب نظر خودت یک خدمتکاره برات ببخشید سابرینا این حرف رو میزنم ولی کلوئی تورو حتی دوست هم فرز نمیکنه کلوئی گفت الان تو میخای با کی و کجا زندگی کنی مثلا باید بری یتیم خونه

گفتم چرا برم یتیم خونه ها برادر دارم ک کلوئی گفت مگه تو هم برادر داری ک بخای باهاش بری دوپن چنگ گفتم آره باهاش ب چین میرم گفت خب چجوری باورت کنیم گفتم تو نیازی نیست ک باورم کنی مگه خودت تک و تنها توی کره زمین زندگی میکنی اون خواننده ی گروه بلک بر (blackbear('همون خرس مشکی)) و مدل چین هست و فردا قراره بیات

دوباره گفت چجوری باورت کنم گفتم نیازی نیست گفت ها گفتم آره بعد زنگ خورد داشتم با آلیا ب کلاس میرفتم گفت واقعا برادرت مارتین چنگ هست گفم آره بعد دوباره پرسیدچرا فامیلش چنگ هست ن دوپن چنگ گفتم خودش قبل از اینکه بره چین برای مامان بابام گفت ک میخات فاملیش رو ب چنگ تغییر بده اونا هم موافقت کردن و...

نظر یادتون نره و همچنین لایک لاویو گایز
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
عالی
مثل همیشه عالی بود آجی
چطوری مامان بابای مرینت مردن کسی کشتشون
عالی بود
دنبالی دنبال کن
به تست های منم سر بزنید
ممنون بعدی هنوز تو برسی
سعیمو میکنم ک بیشتر بنویسم
عالی بود اجی❤
ممنون آجی
عالی بود لطفا پارت بعدو بنویس 👌🌹
ممنون ولی ساعت شش یافت میزارم تو برسی چون برای تخلیه ی صف برسی بستنش
عالی بود پارت بعد پلیز😉
ممنون حتما
عالی بود آجی
ممنون