
سلام امیدوارم خوشتون بیاد
🐞صبح پاشدم داشتم موهام شونه میزدم که آدرینم پاشد من موهام رو بستم صبح بخیر آدرین🐾صبح بخیر مرینت🐞بیا بریم صبخونه بخوریم🐾باشه🐞صبحونه رو آماده کردم آدرین بیا صبحونه بخوریم🐾باشه اومدم🐞باهم صبحونه خوردیم به به خیلی خوشمزه بود بعد وسایل جمع کردیم رفتیم تا موقع ناحار یه جا پیدا کردیم خیلی قشتگ بود صدای آواز پرنده ها میومد همه جا پر از گل های قشنگ بود یه رودخونه داشت آدرین بیا همینجا چادر بزنیم میتونیم یه چند روز بمونیم🐾آره هتما اینجا خیلی قشنگه
دوتا حصیر انداختیم دوتا چادر زدیم یکی وسایل توش گذاشتیم آدرین تو برو سفره پهن کن منم غذا درست میکنم رفتم ماهی برداشتم و سرخ کردم 🐾اول سفره رو گذاشتم بعد اب رو گذاشتم بعد شربت و دوغ رو گذاشتم بعد دوتا شمع گذاشتم بعد چندتا گل چیدم پرپر کردم رختم رو سفره یه شاخه گل خیلی قشنگ دیدن چیدم و گذاشتم پیش بشقاب مرینت🐞بعد درست کردن ماهی بهش آبلیمو زدم و بردم سر سفره وای آدرین سفره خیلی قشنگه ممنون
🐾خواهش میکنم🐞غذا رو گذاشتم وای آدرین ممنون این شاخه گل خیلی قشنگه😍😙🐾خواهش میکنم😙🐞بعد از خوردن غذا سفره رو جمع کردیم یهو یه پرنده که بالش زخمی بود رو دیدم برداشتم و بالش رو درمان کردم بعد آزادش کردم رفت بعد منو آدرین رفتیم لب رودخونه آب بازی کردیم
بعد رفتیم خودمون رو خشک کردیم و لباس پوشیدیم🐾رفتم یواشکی از کیفم یه چیزی برداشتم و باد کردم ( چطوری بگم آهانتوی شهر بازی که میبینید یه جا خیلی بزرگ هست که توش پد توپ کوچولو هست دشک از اوناست)بعد رفتم از تو چادر یه آلمه توب برداشتم هدود 100 یا200تا میشد رفتم و اون دشک رو پرکردم بعد رفتم پیش مریمنت چشماتو ببند بیا اینجا کارت دارم
🐞چشمام رو بستم آدرین منو برد بعد چشمام رو باز کرد آخجون از اینا ممنون آدرین🐾خواهش میکنم عشقم🐞عاشقتم آدرین😍😙🐾😍😙🐞کلی باهم بازی کردیم بعد رفتیم و باهم ماکارون با شربت خوردیم🍩🍹بعد رفتیم لب رودخونه و یک ربع اونجا بودیم بعد اومدیم آدریم فیلم گذاشت تا شب فیلم دیدیم با فیلم میوه،پفیلا،بستنی،بلال،خوراکی و آبنبات و شکلات خوردیم
دیگه شب بود شام رو حاظر کردیم 🍲و خوردیم بعد باهم گوشت و مرغو گذاشتیم تو آبلیمو برای فردا شام بعد گرفتیم خوابیدیم
🐞صبح از خواب پاشدیم صبحونه خوردیم بعد باهم بازی کردیم تا ناهار بعد ناهار حاظر کردیم🍜و خوردیم بعد یک ساعت خوابیدیم بعد پاشدیم دوباره من فیلم گذاشتم و دیدیم با فیلم پفیلا،سیب زمینی،میوه، شربت،ماکارون، خوراکی،قهوه، بستنی و پشمک خوردیم
بعد رفتیم و شام درست کردیم و خوردیم و خوابیدیم صبح پاشدیم دیگه موقع ناهار بود نهار خوردیم و بعد وسایل جمع کردیم و حرکت کردیم چون میخواستیم تا شب برسیم خونه تو راه عصرونه خوردیم دیگه کم کم هوا داشت تاریک میشد خوشبختانه همون موقع از چنگل خارج شدیم وقتی رسیدیم خونه هوا تاریک بود خسته بود خابمون برد وقتی پاشدیم صبح بود صبحونه درست کردیم و خوردیم بعد
وسایلمون رو چیدیم موقع ناهار بود خسته بودیم واسه همین غذا سفارش دادیم بعد یه مدت غذا رسید همبرگر بود خوردیم و گرفتیم خوابیدیم پاشدیم آدریم من میرم عصرونه درست کنم🐾باشه عشقم منم میز رو میچینم رفتم و میز رو چیدم بعد مرینت ماکارون آور🐞بیا ماکارون بخوریم 🐾باشه🐞باهم ماکارون خوردیم
خب این پارتم تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فقط بگم که داستانت چرت محزه
البته تا آخر خوندم
امیدوارم تغییراتی در رمانت ایجاد کنی
خب اگه از داستانم خوشت نمیاد نخون
همش شد خوردن ها به نظرم خوبه یکهو حال مرینت بد بشه وقتی میرسن خونه و مرینت غش می کنه آدرین می برش دکتر و میفهمن مرینت بارداره
خب باید بگم بسیار چرت بود من 8 خط اولو خوندم حالم بهم خورد
راستی این فقط نظر یه مخاطبه
بدت میاد نخون