عشق بین دیوار 3💜

های گایز 💜😍 اینم از پارت ۳

.....ادامه ...... مرینت که می ترسید کت نوار هویت شو بفهمه یه فکری به ذهنش رسید رفت توی حموم مخفی شد بعد کت نوار اومد و پشت دیوار نگاه کرد و دید هیچ کسی نیست / کت نوار : شاید اشتباه می کردم نمی دونم / مرینت دوباره به لیدی باگ تبدیل شد و وقتی کت نوار به طرف تخت آدرین می رفت (منظورم از تخت آدرین یعنی تخت خودش ، چون لیدی باگ نمیدونست تخت مال کت نواره) لیدی باگ زود از پنجره بیرون پرید و رفت تو اتاقش/ لیدی باگ : تیکی خال ها خاموش / مرینت : معذرت می خوام تیکی حالت خوبه ؟ / تیکی : اشکال نداره من خوبم / مرینت: خدا رو شکر می دونی من خودم هم نمی خواستم ۲ بار ازت استفاده کنم مجبور شدم چون کم مونده بود کت نوار هویتم رو بفهمه/ مرینت و تیکی که داشتن با هم صحبت می کردند که یهو تریکس( معجزه گر روباه) از جعبه معجزه گر ها اومد بیرون و گفت : مرینت ! مرینت! سُس نیست ؟! / مرینت: یعنی چی سُس نیست؟ 😮 / تریکس: نیست / مرینت زود جعبه معجزه گر ها رو باز کرد و دید که معجزه گر مار🐍 نیست ! / مرینت: سس یعنی کجاست / مرینت یه چیزی یادش افتاد ..... یادش افتاد وقتی که لیدی باگ بود و داشت روباتیک خشم ، یعنی مکس که آکومایی شده بود رو نجات می داد یویو ش خورد به دیوار و یویو شو جمع کرد و رفت / تیکی : مرینت حتما اون موقع از توی یویو ت افتاده !

مرینت زود دوباره به پارتی لوکا رفت (یعنی همون رستورانی که پارتی لوکا اونجا بود) در رو زد و لوکا در رو باز کرد/ لوکا : سلام مرینت ، چیزی شده؟/ مرینت : سلام لوکا من یه چیزی مو اون روز تو پارتی شما جا گذاشتم/ لوکا: باشه عزیزم بیا تو / مرینت : ممنون💜 / مرینت داشت دنبال معجزه گر میگشت

مرینت که داشت دنبال معجزه گر مار میگشت که صدای کوین اسنیک (ملکه مار) یعنی همون کلویی تو کل شهر پیچیده بود / مرینت و لوکا از خونه بیرون رفتن و دیدن کلویی بالای برج ایفل داد می‌زد : سلام به همه من کویین اسنیک 👑🐍هستم و معجزه گر زنبور خودم را از لیدی باگ پس میگیرم 😏😈👽☠

مرینت : لوکا من دیگه باید برم خیلی ممنون / لوکا : مرینت وسیله گم شده تو پیدا کردی ؟! / مرینت : آ ... آره 👌🏻/ لوکا : باشه خوشحال شدم بعدا میبینمت خدانگهدار / مرینت: فعلا 👋👋

مرینت زود رفت اتاقش / تیکی : مرینت وقتشه معجزه گر مار رو از کلویی پس بگیری / مرینت: آره تیکی ، تیکی خال ها روشن 💫💥🐞 / آدرین: وقتشه به لیدی باگ کمک کنیم پلک / پلک : بزار اول پنیر کممبر 🧀 رو بخورم بعد / آدرین: پلک تبدیل گربه ای 💫💥🐾 / پلک : نهههههههه.‌‌‌‌... / کت : سلام بانوی من / لیدی باگ : سلام پیشی / کت : چطوری ملکه قلبم ؟ / لیدی باگ: بس کن گربه ، ما باید خیلی زود معجزه گر مار را از کلویی بگیریم / کت نوار: اگه نگیریم چی میشه ؟ / لیدی باگ: کلویی بلد نیست از معجزه گر مار🐍 استفاده کنه یعنی اگه اشتباهی زمان را به خیلی خیلی اگه برگردونه معجزه گر ها مون رو از دست میدیم👽 / کت نوار : یعنی حتی همدیگرو هم یادمون میره / لیدی باگ: آره / کت نوار : پس باید زود ازش بگیریم 😠 / لیدی باگ : آرهههه😠👌🏻 / کت نوار : دستت رو بده بانوی من😏😁💜/ لیدی باگ : الان وقتش نیست ✋🏻😠👎🏻 / کت : می دونم 😅😘 / لیدی باگ: آماده ای پیشی ؟ / کت نوار: معلومه کفشدوزک من 😘❤

خب تموم شد ❤😘💜