
لطفا با آهنگ مرور بخونید

همیشه وقتی پیاده می رفتیم بیرون ، بر خلاف همه نمی رفتیم کافه ، می رفتیم قبرستون . و اون از پدر و مادر مرده اش حرف می زد و وازشون اشک می ریخت. پدرش قاضی بود و مادرش دکتر . وقتی سه سالش بود ، شاکی های پرونده ی پدرش والدینشو کشتن . می گفت تنها ارزوش پیوستن به اونا با مرگ بود ، تا قبل از اینکه منو ببینه ، می گفت بعد از دیدن من ، همه ی فکر و ذکرش منی بودم که هر روز تو مسیر دانشگاه می دید و باهاش همکلاسی بود ، اما من اصلا بهش توجه نمی کردم. تا روزی که از سمت دسشویی دخترونه صدای فین فین شنیدم . یه نیمچه نگاهی کردم و یه دختر دیدم

صدای فین فین شنیدم . یه نیمچه نگاهی کردم و یه دختر دیدم . واقعا قشنگ بود . چشمای سبزش ، مثل یه جنگل پر غم و اندوه بود و موهای زردش ، انگار از دل قصه ها اومده بود . در زدم و ازش پرسیدم چی شده . یهو انگار از خواب پرید و اشک رو گونش خشک شد . عین روح ها سفید شد و اخماش وا شد ، کم کم رو صورت گریونش لبخند اومد و صورتش وا شد . چند ماه از اون اتفاق توی دسشویی دخترونه می گذشت . من مونده بودم اگه اون دسشویی نبود چیکار می کردم

روز ، با ماشین بابا از خونه مجردی ورش می داشتم و می رفتیم دانشگاه . کلاسامونو با هم ور می داشتیم و کنار هم هر جور بود می شستیم . عصر ها هم با مترو می رفتیم می گشتیم و غروب ها از قبرستون غروب آفتاب رو می دیدیم . شب که می شد ، می رفتیم خونه هامون ، درس می خوندیم یا همش تو پیوی هم بودیم یه روز بهش گفتم که امروز بابا ماشینو نداد و باید با مترو و بی آر تی بریم . گفتم منتظرم نمون کار دارم . وقتی رسیدم دانشگاه ، رفتم تو کلاس اونو دیدم ، پهلوی یه پسره . داشتم می ترکیدم ، نعره کشیدم : رویا ! اون کیه ؟ چه غلطی داری می کنی؟!

یهو چشای سبزش اشکی شد . بلند شد که بیاد ارومم کنه ، خوابوندم تو گوشش . دست خودم نبود . خودم اشکم در اومد. دوییدم بیرون ...

چند روز بود از رویا خبری نداشتم . واقعا نمی دونم اون ساعت چه اتفاقی افتاد چون واقعا نفهمیدم . نمی دونم چرا این دختر هر کاری می کنه بازم دلم ازش دلخور نمی شه . واقعا رویا ، یه رویا بود. دیدم داره می ره سر کلاس و چشاش به چشمام خورد و نگاهم به صورت کبودش افتاد . زود روشو اونور کرد . دختره ی مغرور . مهم نبود اون می خواست چیکار کنه ، اگه می خواست این بازیو ادامه بده من مشکلی نداشتم ... کلاسو پیچوندم . نشسته بودم تو سلف . .

یه هفته است رویا رو ندیدم . اینکه قهرم باهاش مشکله . هنوزم عین بچه هام ، برگرد رویام ! همینا رو بهش می گم ! رفتم سمت کلاس ، که یهو از پنجره یه چیز بزرگی دیدم داره سقوط می کنه و یه صدای جیغ بغل گوشم . دوییدم سمت پنجره و با هزار زور بازش کردم . چیزی روکه دیدم باور نمی کردم ، یه جنازه . بدو بدو از راه پله ی شلوغ رفتم پایین . دنیام سیاسفید شده بود . رسیدم محوطه . و بدنِ بی جون عزیز ترینمو دیدم . اشک می ریختم ، عادی بود تو دانشگاه اشک بریزم ، نه !؟

همه دور ما دوتا جمع شده بودن و از منی که رویامو بغل کرده بودم و تو بدن خونیش گریه می کردم فیلم می گرفتن . گوشیشو دیدم که گِلَسِش شیکسته و داره فیلم می گیره قطع کردم فیلمو و اون گوشی و قاب آغشته به خونشو گذاشتم تو جیبم. مامورا اومدن ، به زور بلندم کردن و با جیغ و زد خورد بردنم واسه بازجویی . زدم زیر گریه و لام تا کام ماجرا رو گفتم . گذاشتن یه تیکه از موهای طلایی بی جون رویامو ور دارم

لباسش،شلوارش،کولش،هندزفری اش ،گوشیش،اون تیکه موش، دستبندش ، انگشترش ، گیرش ، شالش ، گوشوارش ، کفش آل استار کهنش مال من شد ، چون تو وصیتش اینجوری نوشته بود ، توی اون فیلمش ، گفته بود : وجودم رو می دم به جونم ، می دونم بعد مرگم زندگی براش آسون می شه ، دیگه مجبور نیست با غرور بیاد برای عذر خواهی ، می میرم ، اما روحم در کنارشه . من در واقع از دوریت مردم عزیزکم ! برام گریه نکن ، باشه ؟! آفرین ! قرارمون هنون قبرستون! آاااااااا...

رمز گوشیش که سال تولدم بود رو وا کردم رفتم تو سامسونگ نوت هاش . اولیش به اسمم بود : برای مغرورکم! ببخشید که اونجوری شد اون روز ... من می خواستم جزومو از اون پسر بگیرم که اومدی و اونجوری کردی . می دونم دلت واسم تنگ می شه اما قول می دم بعد مرگم همه چی درست می شه . دنیا به زندگی و چرخش ادامه می ده ، قلب من ! تو همه ی هم و غم من بودی ، اما بعد اون سیلی که خوابوندی تو گوشم ، از چشمم افتادی . حس می کنم یه تیکه از جون و پوست و استخونم و خالیه ، که حتی تو هم دیگه نمی تونی پرش کنی . به قبرم هر شب ، طبق قرارمون سر بزن . قول می دم روحم اونجا هم کنارته . از طرف رویایی که بهش نمی رسی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
حفظ غرور به لیست شاید کمی زیبایی...? افزوده شد.
توسط 𝑨𝒏𝒌𝒐
ذوووقققق
ڙاڪﻠﯧﻨ off نظر شما را لایک کردڙاڪﻠﯧﻨ off نظر شما را لایک کرد
حفظ غرور به لیست 🌷ڒﯧﺑا ࢬݑࢦ ڳࢦ ﻬاﯧ ﺑﻬاﺮﯧ🌷 افزوده....
یو آر مای لااو
حفظ غرور به لیست 🌊👀 افزوده شد.
توسط تیلاو
مغسیییی
فرصت
واقعا متن هایی که مینویسی خیلی خیلی عالین واقعا استعداد داری🛐🛐🛐🛐
ممنونن🥺❤️❤️❤️
ذوووووقققققف
عالی
ممنونن