10 اسلاید صحیح/غلط توسط: ℓυηα انتشار: 4 سال پیش 283 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هلووو :) چطورین؟ خب بریم برای پارت جدید که اتفاقای خوبی در راهه😉
از زبان این سوک :داشتیم برای موزیک ویدئو جدید مون تمرین میکردیم که منیجر مون وارد شد و به ما گفت تمرین بسه بیاین یکم استراحت کنین بعد هم قهوه هایی که گرفته بود رو داد دستمون .همه تعجب کرده بودند آخه وقت زیادی نداشتیم ولی با این حال رفتیم و رو مبل نشستیم و مشغول خوردن قهوه شدیم .منیجر :بچه ها میگم خیلی خوب خوب میشه اگه با یه گروه معروف همکاری کنید و یه آلبوم یا موزیک بدید بیرون نه؟مخصوصا اگه یه گروه پر طرفدار و معروف دنیا باشه ،این طوری خیلی معروف میشید ،معروف تر از اینی که هستید .هر کدوم از بچه ها نظر شون روگفتن ولی من هنوز به رفتار منیجرمون مشکوک بودم و الان به حرف هاش هم مشکوک بودم آخه هیچ وقت سابقه نداشته که وسط تمرین بیاد و باهامون در مورد همچین چیزی حرف بزنه . ا/ت: اونی این سوک :بله ا/ت: تو فکری چیزی شده ؟ این سوک :هان؟نه چیز خاصی نیست
با به صدا درامدن در همه نگاه ها به در کشیده شد .آقای چوی:خانم ها لطفا برید به اتاق آقای مدیر .ایشون باهاتون کار مهمی دارن.هی جئونگ:یعنی چه کاری با ما دارن ؟ مین هی: لابد درباره موزیک ویدئو جدیدمونه. هی جئونگ: شاید . همه بلند شدیم و به دفتر رئیس کمپانی حرکت کردیم .... تق تق آقای رئیس: بفرمایید همه وارد دفتر شدیم و مدیر برنامه در رو بست .رئیس: سلام خسته نباشید. همه باهم گفتیم:سلام ممنون شما هم خسته نباشید. هی جئونگ:آقای چوی به ما گفتن کار فوری با ما دارید . اتفاقی افتاده؟ رئیس:خب راستش من خیلی دوست داشتم که با یک کمپانی دیگه همکاری کنیم و یه آلبوم با یکی از گروه های معروفشون بدیم بیرون به خاطر همین تصمیم گرفتم که بهترین کمپانی های خودمو انتخاب کنم و چه کسی بهتر از شماها . مین هی : یعنی ما با یه گروه دیگه آلبوم می دیم بیرون؟ مدیر:بله همین طوره . این سوک : ولی ما داریم رو موزیک ویدئو جدیدمون کار می کنیم پس اون چی میشه؟ منیجر: ما که آهنگ رو ضبط کردیم آخر این هفته هم فیلم برداریه و دیگه کاری با شما نداریم . مین هی : می تونم بپرسم با چه کمپانی و چه گروهی همکاری می کنیم؟ رئیس:بله گروه ....
رئیس:بله گروه BTS از کمپانی بیگ هیت (هایب)از زبان ا/ت:تعجب تو نگاه همه موج میزد خودم بیشتر از همه شوکه شدم. واقعا برام باور نکردنی بود یعنی یه آرمی با BTS همکاری میکنه ؟ نه نه من الان به عنوان آیدل کی پاپ هستم و قراره به عنوان یه آیدل با BTS کار کنم و بهتره که اکسوال و آرمی بودنم پیش خودم محفوظ باشه . تو همین فکرا بودم که با صدای هی جئونگ از فکر بیرون اومدم .هی جئونگ:یعنی کمپانی بیگ هیت رضایت داده؟رئیس:بله کاملیا که تا اون موقع ساکت بود گفت :کی شروع به کار می کنیم؟رئیس:به احتمال زیاد دوهفته دیگه ا/ت:ببخشید یه سوال داشتم الان اعضا بی تی اس می دونن که قراره با ما کا بکنن مدیر:قراره فردا مطلع بشن. منیجر :خب اگه با ما کاری ندارید ما بریم که بچه ها به تمرینشون کنن. رئیس:ه کاری ندارم موفق باشید......
از زبان ا/ت:امروز قراره با اعضا BTS ملاقات داشته باشیم البته ما چند باری تو جشنواره های مختلف دیده بودیمشون ولی خب این سری خیلی فرق داشت .واقعا به عنوان آرمی خیلی برام جذابه که اعضای بی تی اس رو جایی غیر از کنسرت و فن ساین ببینم فقط باید خودمو کنترل کنم که غش نکنم. یه تیپ رسمی زدم و مو هامو تو آینه مرتب کردم و یه آرایش ملایم هم کردم و از اتاق خارج شدم. ا/ت:بچه ها آماده اید ؟کاملیا:من آمادم هی جئونگ :بریم؟ کاملیا :نه مین هی و این سوک آماده نشدن هنوز ا/ت:مین هی چقدر طولش میدی بدو دیگهه مین هی:ببخشیدا داریم میریم ملاقات بی تی اس باید خیلی خوب به نظر برسم.بالاخره از خوابگاه اومدیم بیرون و سوار ون شدیم .....
رسیدیم به جایی که قرار بود بی تی اس رو اونجا ملاقات کنیم یه میز بزرگ و چند تا صندلی دورش چیده شده بود .هرکس رفت و روی یک صندلی نشست .مثل اینکه زود رسیده بودیم بعد از چند دقیقه رئیس کمپانی ما و بیگ هیت وارد شدند همه بلند شدیم و سلام کردیم رئیس کمپانی بیگ هیت:سلام از دیدنتون خوشحالم هرکس یه جوابی داد .رئیس کمپانی JYP:سلام دخترا خوبید .اعضا :سلام بله ممنون
چند دقیقه بیشتر طول نکشید که اعضا بی تی اس هم اومدن وای خدایاا قلبم داره میاد تو دهنم همه بلند شدیم و سلام کردیم اونها هم جواب دادند و روی صندلی های روبه روی ما نشستند . بعد از صحبت های اولیه فرار شد که از دوشنبه کارمون رو شروع کنیم. برگشتیم به خوابگاه همه ذهنم مشغول آلبوم جدیدمون بود و اینکه چطوری در برابر بی تی اس رفتار کنم و خیلی چیزای دیگه که به همین آلبوم ربط داشت. مین هی:ا/ت به چی فکر میکنی؟ا/ت:به آلبومی که قراره با بی تی اس کار کنیم( ا/ت و مین هی با هم هم اتاقی هستن) مین هی:منم یکم استرس دارم ولی بیا بهش فکر نکنیم .راستی یه بازی جدید گرفتم بیا بازی کنیم . ا/ت:تو که می دونی من از بازی های رایانه ای خوشم نمیاد الانم حوصله ندارم مین هی:باشه بابا میرم با کاملیا بازی کنم کاملیا کاملیاا .....
از زبان هی جئونگ:باز کاملیا و مین هی دارن بازی می کنن و کل خونه رو گذاشتن رو سرشون موندم ا/ت چجوری مین هی رو تحمل میکنه مین هی به تنهایی منبع انرژیه البته ا/ت هم خیلی شیطونه ولی به مین هی نمیرسه. دوشنبه ...... از زبان ا/ت: با اعضا رفتیم به استودیو ای که هر دو کمپانی برامون در نظر گرفتن . وارد استدیو شدیم،استدیو خوب و بزرگی بود و برای ۱۲ نفر کافی بود . مثل اینکه اعضا بی تی اس زود تر از ما رسیدن بعد از سلام و احوالپرسی متوجه شدم
که شوگا نیست.کاملیا:میشه منو ا/ت:بریم یه نگاهی به استدیو بندازیم. نامجون:بله حتما بفرمایید.تو راه بودیم که کاملیا گفت:چرا شوگا نبود؟ا/ت:من چه بدونم چه سوالایی می پرسی آخه . کاملیا: فکر کنم تو خواب ناز تشریف دارن و بعدش زد زیر خنده _نه خیر خواب نبودم داشتم آهنگ می نوشتم و نیاز به سکوت داشتم.با شنیدن این صدا خنده رو لب های کاملیا خشک شد برگشت سمت صدا منم برگشتم و دیدم شوگا دقیقا پشت سر مونه.کاملیا از شدت خجالت سرخ شده بود و منم از شدت شک قدرت تکلمم رو از دست دادم . بعد چند لحظه به خودم اومدم و دیدم که کاملیا داره از شوگا عذرخواهی میکنه و شوگا هم میگه اشکالی ندارد ولی چشماش یه چیز دیگه ای می گفت با اومدن بچه ها جو یکم عوض شد ولی کاملیا همچنان سرخ بود . اینم از اولین سوتی ما خدا به خیر کنه . جیهوپ:یونگی هیونگ آهنگی که نوشتی رو بده بخونیم ببینیم چی نوشتی .با شنیدن آهنگ نگاهم به سمت کاملیا کشیده شد اونم سرخ شده بود و سرش رو انداخت پایین. شوگا:بیا بگیر .... این سوک:وای ای ن خیلی عالیه . جیمین:خانوما می تونیم باهاتون راحت باشیم و به اسم صداتون کنیم ؟هی جئونگ:بله لطفا راحت باشید .جیمین:این سوک شی تو هم آهنگ می نویسی ؟این سوک :بله جیمین:چه عالی نامجون:خب بچه ها بیاید شروع کنیم .....
جین:تمرین خوبی بود اگه همین طوری پیش بره عالیه . کوکی حرف جین رو با تکون دادن سرش تایید کرد .وای که چقدر تو اون لحظه کیوت شده بود 😇 جیهوپ:شما مهارت خیلی خوبی دارید. ا/ت:ممنون نظر لطفتونه . بقیه اعضا :(منظورم اعضا گروه gg عه) متشکریم . تلفن تهیونگ زنگ خورد .... تهیونگ :خب من دیگه می رم موفق باشید،فردا می بینمتون و بعد هم رفت . مین هی :بچه ها ماشین دم در منتظره بریم . اعضا بی تی اس خداحافظی کردیم ک داشتیم می رفتیم که کوکی گفت: اوه یه لحظه صبر کنید ما می تونیم شماره شما رو داشته باشسم برای هماهنگی و این کارا لازم میشه ا/ت: بله چشم . تو یه برگه شماره همه رو نوشتم و دادم به جانگ کوک . سوار ون شدیم . ا/ت:بچه ها من امروز باید برم باشگاه دیر تر میام . مین هی:میشه امروز رو نری آخه می خواستیم یه جشن کوچولو بگیریم . کاملیا:راست میگه نرو . ا/ت:آخه نمی شه چند وقت نتونستم برم الان دیگه باید برم . این سوک:باشه پس ما جشن رو فردا شب می گیریم ا/ت: ممنون بچه ها .... بچه ها رفتن خوابگاه و من رفتم خونه تا لباس هامو بردارم و برم باشگاه چون هوا یکم سرد شده بود لباس صبح رو عوض کردم و یه بافت مشکی و شلوار لی مشکی پوشیدم .
به منیجرم زنگ زدم که بیاد دنبالم . حدودا ساعت ۸ رسیدم به باشگاه خیلی خیابون ها شلوغ بود.وارد باشگاه شدم و به مربی ام سلام کردم و بابت تاخیرم ازش عذرخواهی کردم. مربی:اشکال نداره برو سریع لباستو عوض کن من تا یک ساعت دیگه باید برم. ا/ت:چشم ..... مربی :آفرین امروز خیلی خوب تمرین کردی من دیگه باید برم خسته نباشی . ا/ت:من می تونم یکم بیشتر بمونم آخه نسبت به قبل کم تمرین کردم . مربی:باشه فقط بعداز تمرین رمز در رو بزن . ا/ت:ممنون چشم حتما قفل میکنم .یکم دیگه تمرین کردم دیگه خسته شده بودم ،زنگ زدم که منیجر بیاد دنبالم...
خوابگاه بی تی اس "جانگ کوک:نامجون هیونگ من می خوام برم باشگاه جدید رو ببینم میای با هم بریم . نامجون:خیلی دوست دارم بیام ولی هم کار دارم و هم خستم . می خوای فردا بریم ؟کوکی:نه آخه فردا باید بریم استدیو
ذهن کوکی: تهیونگ هم که رفته خونه خودش باید تنها برم :( نه ولش کن نمی رم ولی آخه الان چون کسی نیست بهترین وقته
باشگاه"ا/ت: پس چرا نیومد دوباره زنگ زدم به منیجر:جونگ ته یول شی پس چرا نمیای دیر وقته (ساعت تقریبا۱۰شب بود) جونگ ته یول:دارم میام ولی خیلی ترافیکه . تقریبا ۱۰ دقیقه دیگه میام .ا/ت: باشه:/
با اومدن صدای ماشین حدس زدم که جونگ ته یول اومده .ماسکمو زدم و از باشگاه خارج شدم
در باشگاه رو قفل کردم و از نگهبان موسسه خداحافظی کردم . نگهبان :خانم ا/ت . ا/ت:بله؟کارتتون افتاد بفرمایید .ا/ت:ممنون ، برگشتم برم بیرون که با یکی بر خورد کردم و باعث شد افتادم زمین . اون شخص که تیپ کاملا مشکی زده بود و ماسک داشت دستش رو به سمتم دراز کرد و گفت :ببخشید .ا/ت:خواهش می کنم .دستش رو گرفتم و بلند شدم چقدر صدای آشنایی داشت ولی هر چی فکر کردم یادم نمیاد که صدای کی بود . چهره اش هم کاملا پوشیده بود اون مرد بعد از کمک کردم به من به سمت اطلاعات و بعدش به سمت باشگاه رفت . تعجب کردم آخه کسی این موقع شب قرار نبود بیاد باشگاه. تو همین فکر بودم که گوشیم زنگ خورد ته یول بود . ا/ت:بله جونگ ته یول:من رسیدم بیا بیرون . اومدم دم در که دوتا ماشین یه مدل و مشکی رنگ رو دیدم به پلاک اونی که روشن بود رو نگاه کردم پلاک ماشین کمپانی خودمون بود پس سوار شدم و به سمت خوابگاه حرکت کردیم .... وارد خوابگاه شدم . مین هی:سلام وای چقدر تو این لباس خوشگل شدی خیلی هم خفن به نظر میای . مشکی خیلی بهت میاد . ا/ت:ممنون ولی حالا انقدر بزرگش نکن . بقیه خوابیدن؟ مین هی:نه این سوک نخوابیده ، داره آهنگ می نویسه . راستی شام خوردی؟ ا/ت:آره تو باشگاه یه چیزی خوردم . این سوک:سلام چقدر دیر کردی
خب چطور بود؟
منتظر پارت بعدی باشید 💙
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
خیلی قشنگ و ملیح مینویسی،ایولااا عالییی😍😘
💕مرسییی💕
عالی بود
مرسی 💙