
سلام به همگی اینم پارت اول از داستان زندگی تلخ و شیرین امیدوارم لذت ببرین لطفا کامنت کنید که خوب بود یا نه اگرم بد بود به بزرگی خودتون ببخشید اخه من اولین تستم هست تازه امروز عضو تستچی شدم راستی تا یادم نرفته بگم چون پارت اول داستانم هست زساد نوشتم مگرنه بعدی ها رو نمیتونم زیاد بنویسم اخه امتحاناتمون حضوریه و باید برای تیزهوشان و امتحان های مدرسه بخونم
از زبان مرینت: من مرینتم مرینت اندرسون.۲۰سالمه . پدر و مادرم رو توی تصادف از دست دادم (منظورش اندرسون و جکسون هست) و حالا باید روی پاهای خود وایسم برای همین تصمیم گرفتم که برم کار کنم تا بتونم خرج خودم رو دربیارم . داشتم میرفتم رستوران تا شاید اونجا بتونم کار کنم .وسط خیابون بودم و حواسم به هیچ جا نبود که نزدیک بود کالسکه بهم بزنه (زمان قدیم هست وقتی که پادشاه ها بودن) که یهو... از زبان آدرین : داشتم طبق معمول تو خیابون قدم میزدم که دیدم یه دختر خیلی خوشگل وسط خیابونه و نزدیکه که یه کالسکه بهش بزنه که من حس ابر قهرمانیم گل کرد و پریدم و کشیدمش سمت خودم ... وقتی به خودم اومدم دیدم که افتادیم بقل هم و مردم دارن نگامون میکنن .... (💚آدرین💗مرینت) 💚:هی حالت خوبه ؟؟؟ 💗 : من...من...(ازحال میره)
یهو دیدم از حال رفت بلندش کردم و بردمش عمارت خودم وقتی بیدار شد... 💗:وایییی سرم !!!من کجام؟؟😕😕 💚 :نگران نباش حالت خوبه چرا وسط خیابون بودی؟؟ 💗 :حواسم نبود تو فکر بودم . 💚: اهل کجایی؟ 💗:من تو لندن بزرگ شدم ولی در اصل اهل پاریسم و ۲ ماه پیش اومدم پاریس. 💚: چرا اومدی پاریس؟ 💗:من پدر و مادرم رو یک ماه پیش از دست دادم و حالا دنبال کار میگردم تا بتونم خرج خودم رو دربیارم.😔😔 💚 : خب..... میتونی پیش من کار کنی.😊 💗 : وواقعا😍😍 آه خیلی ممنونم آقای...؟ 💚: آدرین هستم ولی چند تا قانون داری.۱-منو باید سرورم صدا کنی ۲- تو دستیار شخصی من هستی و کار های منو انجام میدی ۳- دیگه هم اجازه نداری جایی بری همینجا زندگی میکنی.
💗: چشم . 💚: آفرین خوبه. فردا صبح 🌅🌅🌞 💜💛: سلام صبح بخیر . 💗: سلام شما ها کی هستین؟ 💛:من سلینا هستم. 💜: منم سابرینا هستم(سابرینا بیچاره اون از اونور که توی فیلم خدمتکار کلوییه این از اینور که خدمتکار آدرینه ) 💜💛:ماها همکارت هستیم. 💗 : یعنی شما ها هم برای ادرین کار میکنین؟ 💛: اره ..اوه دیر شد سریع پاشو که باید اتاق ها رو تمیز کنیم. 💗 باشه بریم شروع کنیم. از زبان مرینت: وقتی اومد خونه (آدرین رو میگه) سریع اتاق رو تمیز کردم. آدرین دیگه اومده بود داخل اتاق برای همین تصمیم گرفتم از اتاق برم که از پشت دستم رو گرفت . 💗:😨😨😰😰 💚: مرینت صبر کن کارت دارم . 💗: ب...ب..بله سس..سروم. 💚ببین فردا قراره مهمون باید لطفا میز غذا رو برای فردا آماده کن. 💗:چ..چشم 💚: خیلی خب میتونی بری. از زبان مرینت: وای خدا یعنی یه لحظه قلبم وایساد. اوففف . رفتم پایین ، سابرینا و سلینا شروع کردن به پرسیدن منم تعریف کردم براشون 💗: اره و برای همین باید برای فردا میز رو بچینیم.
💜ما که 💛دوست داریم 💜 هر کاری رو با تو 💛انجام بدیم 💗منم همینطور 💚 : دخترا بحث نکنین وگرنه😠 💜چشم سرورم😨 💛چشم 😨 💗چشم😑 (آدرین رفت) 💗چرا انقدر از آدرین میترسید؟ 💜چون که اون سنگ .دل بدجوری ما رو تنب.یه میکنه 💗مگه چیکارتون میکنه؟ 💛 ما رو میندازه زیر زمین برای ۳ روز بدون آب و غذا ویا تنب.یه های دیگه ..... اون از خاندان سلطنتی هست ولی با شاه قهر کرده و جدا از خانواده زندگی میکنه 💗 وای این پسر دیوونست 💛💜هیش هیچی نگو اومد. 💗💜💛:😁😀😁 💚 اممم بهتره به کارتون برسید تا اینکه زل بزنید به من 💗💜💛 چشم سرورم
فردا (فیلیکس💘) 💘:میگم آدرین این خدمتکار جدیده اسمش چیه؟؟ 💚: امممم مرینت... آره اسمش مرینته. 💘:مرینت اوووو چه اسم قشنگی من میتونم....(.آدرین میپره وسط حرفش ،آخه جناب شما ادب نداری بهت یاد ندادن توی حرف بزرگ ترت نپری؟ 💚: اولن اینکه تو نویسنده داستانی دومن فیلیکس از من بزرگتره ؟ نه فیلیکس از من بزرگتره؟؟؟؟ من خیره سرم ۲سال از اون بزرگ ترم ها😎😎😏 نویسنده یا مبی : باشه بابا من و نخور حالا)(راستی به جای نویسنده میگم مبی مخفف اسمم)ادامه داستان= 💚هرچی که نیخوای بپرسی نه... 💘ضد حال😐😐😐😑😑 💗سرورم نامه دارید.....بفرمایید 💚خیلی ممنون میتونی بری
متن نامه: سلام آدرین یک مهمونی داریم خوشحال میشم اگه تو رو اونجا ببینم ولی باید یه همرا با خودت بیاری چون میدونی .... هست میبینمت امضا لوکا ^ ~ ^ ................................................ 💚مرینت بیا اینجا 💗بله سرورم 💚فردا یه مهمونی داریم دلم میخواد همراهیم کنی البته این یه دستوره 💗 اما آخه من.. 💚 نکنه دلت تنبیه میخواد؟ 💗بله چشم😖 💘منم که اینجا بوقم 💚وا تو هنوز که اینجایی برو دیگه🙅 💘 باشه باشه رفتم حالا چرا عصبانی میشی ؟
از زبان مرینت: رفتم تو اتاق که درزدن 💗کیه؟ 💛مرینت بازکن 💜ماییم سابرینا و سلینا 💗 اوه بچه ها شمایی بیاید تو😔 💜آدرین بهت چی گفت ؟ 💗😥😔😔😭😭😭😭 💛بگو دیگه ما دوستاتیم 💗آدرین گفته که باید برم مهمونی به همراهش ولی من نمیخوام 💜چرا این که عالیه؟ 💗چون که من هم از آدرین خوشم نمیاد یا بهتره بگم ازش میترسم و هم این که یه حس بدی دارم. 💛نگران نباش چیزی نیست تو فقط باید آماده بشی برای فردا شب همین 💗باشه ممنون شما بهترین دوستای دنیایید(میره بغلشون میکنه) 💜💛:😘😘😘
فردا شب موقع رفتن: از زبان آدرین: وای خدای من 😳😲این مرینته (توی اسلاید بعدی عکس لباسش رو میدم )چقدر توی این لباس زیبا شده ) عاشق شدی رفت)😵😵آدرین اروم باش پسر اروم اروم آفرین خب خودتو جمع و جور کن آفرین اومد وایییی (خود درگیری داره بچم) اوفففف هووووووو (مثلا نفس عمیقه😅) 💚 سلام مرینت حاضری؟؟ 💗بله سرورم 💚الان داریم میریم مهمونی میتونی منو آدرین صدا کنی 💗چشم سرور چیزه یعنی آدرین 💚:😂😂 💗حرف خنده داری زدم؟؟ 💚نه ...اصلا ولش کن بدو راه بیوفتیم که دیر شد😖
(در مهمانی..) 🌀=لوکا 🌀 سلام آدرین خوبی؟ 💚سلام لوکا ممنون تو خوبی؟....چیزی شده؟ 🌀نه هیچی نشده ،اووو شما خانم محترم میتونم اسمتون رو بپرسم؟ 💗من مرینتم مرینت اندرسون 🌀از آشنایی با شما خوشبختم خانم مرینت😘✋(ب.و.س*د.ن*دست مرینت) 💗 : 😳😳 💚لوکا ما باید بریم بیا مرینت . 💗ب...با..باشه
( موقع ر*ق.ص) 💗چرا عصبانی شدی؟ 💚کی من؟ کجا؟ 💗اره تو جلوی در پیش لوکا (چه زود صمیمی میشه) 💚 هیچی مهم نیست (اینا الان رو صندلی ها نشستند ) 🌀خانم مرینت میتونم باهاتون برق.صم؟
💗البته چرا که نه (نگانگاه از خداشه) 💚 مرینت باید بریم خونه زود باش. ، لو کا ببخشید یه کار فوری برامون پیش اومده باید بریم ممنونم ازت خیلی خوش گذشت (اوه اوه آدرین غیر.تی وارد میشودددد) 💗اما من... 💚 : 😡😡😡 💗 اره اره تازه یادم افتاد ما کار زیاد داریم خدانگهدار (درخانه): رفتم پیش سابرینا و سلینا 💗اوففففف سلام بچه ها من اومدم👋👋

بچه ها اینم لباس و گوشواره و....کلا چیز هایی که مرینت پوشید ببخشید یادم رفت زودتر عکس بدم (پایان) این داستان ادامه دارد....
خب بچه ها این پارت رو برای آشنایی زیاد دادم اگه وقت شد و مامانم گذاشت الان پارت ۲ رو مینویسم اگه نه فردا صبح
خب یچه ها دو یا سه پارت دیگه کم کم هیجانش شروع میشه امروز شنبه ۲۸ فروردین ماه هستش لطفا توی کامنت ها بگید که این پارت چطور بود💓💓💓
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کاش اجازه میدادی یه نفر دیگه داستانتو ادامه بده
دنبالت کردم دنبال کن
واقعا خیلی داستانه خوبیه من زیاد میراکلس نمیخونم اما این خیلی خوبه
خیلی عالیه
خیلی خلاقی♥
عالی زود بعدی رو بزار
عالی فقط مرینت نره پیش لوکا هاااااااا😬
عالی بود لطفا ادامه بده میشه اسمتون رو بپرسم
😅
عالییییییییییییییییی بود👌🏻👌🏻
خوشحالم که خوشتون اومده