
سیلام سلام اومدیم با یه پارت دیگه

&یهو یه نفر دستم و گرفت چسبوند به خودش ترسیده بودم با خودم می گفتم گرفتنم €وایسا منم جیمین سوفیا گفت بیایم دنبالت &ولم کن عه ولم کن ولم کن €ببین اگر برنگردی سوفیا رو معلوم نیست چه بلایی سرش میارن &چی کجاس €خب &میگم کجاس €گرفتنش تا برگردی پیششون &چی نه نه من باید برگردم پیششون €تو هیچ جا نمیری &چرا میرم برو کنار وگر نه €ببین داری کار مسخره ای می کنی دستاتو بیار پایین &منو ببر سمت بیمارستان دوباره €عمرا از زبون راوی تهیونگ فهمید بود که رکسانا میخواد کار مسخره ای بکنه (منظورم اینه که یکی رو بکشه اره )از پشت اومد رکسانا رو گرفت &ولم کن میخوام برم نجاتش بدم ولم کن € آروم باش رکسانا آروم باش بعدا میریم نجاتش میدیم ولی اول باید یاد بگیری چطور کنترلش کنی قدرتت رو و ما ام که بلد نیستیم &چی نه من میخوام برم (داره گریه می کنه) €ببین رکسانا گریه نکن میدونم دوستته نجاتش میدی نگران نباش &چطور آخه وقتی تهیونگ منو گرفته نمیتونم تکون بخورم

€العا نه &ولی تا اون موقع میکشنش نمیتونم باید برم =ببین رکسانا میدونیم ما که دوستته و تنها دوستیه که درکت می کنه ولی فعلا نباید بزاریم بری &ته ته لطفا ولم کن €چی نه ولش نکنیا داره خرت میکنخبینبین) از زبون راوی:جین به سوفیا یه هندزفری وصل کرده بود و خب چون میدونست اون العا تو زیر زمینه برای همین از تو گوشیه رکسانا زنگ زد بهش گفت جین٪) ٪سلام ببین العا رکسانا رو گرفتن جیمین تهیونگ ولی هرچی بهش میگن آروم نمیشه چی کار کنیم همش میخواد بیاد اونجا ₩نه نه نزارید بیاد مراقبش باشید یه دختر رو فرستادن دنبالش تنها کاری که میشه کرد اینه که بقلش کنید آروم میشه بعدش هم دیگه بیاریدش تو ماشین تا نبیندش مالیف فکر کنم اینه اسمش ٪باشه ممنون رفتم در گوش جیمین گفتم جیمین هم به تهیونگ گفت هر دو از هر دو طرف بقلش کردن اونم همش تکون میخورد €بالاخره آروم شد =اره فکر کنم چون چشاش بسته اس €باشه بیا بریم دیگه برو به بچه ها بگو = باشه رفتم گفتم بچه ها نشستن تو ماشین رکسانا رو گذاشتیم پشت ماشین خودمون جلو نشستیم €از سوفیا میپرسیدید خب همون اول ٪یادم نبود یهو به مغزم اومد

€اها چند ساعت بعد از زبون رکسانا وقتی بغلم کردن آروم شدم چشمام سیاهی رفت و خوابم برد چشامو باز کردم دیدم پشت ماشین خوابیدم بقیه هم جلو نشسته بودن طوری آروم بودم انگار که همه چی رو فراموش کرده بودم 😴 یهو ماشین وایسادی تعجب کردم دیدم بچه ها بیرونن اومدم بیرون دیدم یه دختر جلو ماشین وایساده رفتم سلام کردم مالیف^) ^یا میای یا طوری بهت آسیب میزنم که نتونی بلند شی &ترسیدم پاموو محکم زدم رو زمین زمین تبدیل به الماس سبز شد همه همینجوری داشتن لیز میخوردن یهو تو دستش یه تیغ ساخت پرتاب کرد نزدیک بود بخوره تو قلبم ^همینجوری داشتم تیغ پرتاب می کردم بهش بلکه بخوره بهش همینجوری داشت جاخالی میداد یهو افتاد رو زمین رفتم نزدیکش میخواستم این تیغوو بکنم تو قلبش که یهو

سلام خوبی حالت خوبه؟؟

چرا اومدی بعدی💟🌈؟؟نیست دیگه اره تموم شد منتظر پارت بعد باش کیوتم لایک فراموش نشه پارت بعد خیلی خیلی عاشقانه میشه و از پارت بعد جنگ شروع میشه🕷🕸⛓🚶🏿♀️

بای بای کیوتم 💕🌿
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (2)