8 اسلاید صحیح/غلط توسط: Jina انتشار: 4 هفته پیش 594 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

سلامممم..... چطوریدددد؟؟😂 اومدم با پارت دو عکس های جئون جان😔به به فقط کافیه یک اب قند بخورید😂😔



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (102)
  • image아트리나💜
    در انتظار 2025🖇💜

    سناریو؟
    دیگه نمیخوام ادامش بدم🌝

  • image아트리나💜
    در انتظار 2025🖇💜

    نظرت درباره ی ادامه ی اون فیکه........تو پیویت چیه؟

    • واییی خیلییی خوبهههه
      بفرست✨✨✨

  • imageܦ̇ܝ̇ߺܥ‌‌وܦ̈𝓙𝓚
    جِ‍من‌شیم؟@JIMIN✯

    بک؟

  • imageܦ̇ܝ̇ߺܥ‌‌وܦ̈𝓙𝓚
    جِ‍من‌شیم؟@JIMIN✯

    خدایی من بادیدن اون عکس که گفتی براش یه سناریو کوچیک بنویسی یاد یه دختر میوفتم که داره برا کوک عشوه می‌ریزه 😐😂😂

  • image♡정 국. BTS ♡
    💜•☆2025☆•💜

    میشه بیشتر بزاری،لطفا 🙃

  • imageHinata
    مهم نی:))))

    چه زیبااااااا کوکییییی گلبممممم اکلیلیییییی

  • image♡정 국. BTS ♡
    💜•☆2025☆•💜

    شتتتت....از شدت زیباییش لکنت گرفتم😳

  • image𝗠𝗮ƙ𝘪𝘆𝘢`
    𖤐Kaito،Taylor.𓏲‌ִ ۫  ּ

    و منم یاد اون شب افتضاح میفتادم.
    کوک ویو:یکم دیدم نایون گذاشت و رفت منم دنبالش رفتم تا همه چیزو توی پارکینگ بکم بهش،تقریبا نزدیک موتور بود که دیدم رعد و برق شدیدی زد...صداش خیلی بلند بود نایون به شدت ترسیده بود و میدونستم یاد اون شب لعنتی میوفته
    نایون:دست و پاهام شل شده بود و افتادم سد زمین صدای رعد و برق توی سرم پیچید و مثل سگ ترسیده بودم...حس میکردم دوباره داره صدای تفنگ میاد و بوی خون!صدای شکستن شیشه های ماشین!
    کوک: با سرعت رفتم روی زمین و نایون رو بغل کردم

  • image𝗠𝗮ƙ𝘪𝘆𝘢`
    𖤐Kaito،Taylor.𓏲‌ִ ۫  ּ

    خودت روز اولی که منو دیدی گفتی در برابر هر یاکوزایی ازم محافظت میکنی جئون جانگ کوک!
    کوک ویو:نمیزاشت حرفمو بزنم و همش حرفمو قطع میکرد.شابد می‌ترسه حرفای منم بشنوه!باید بغلش کنم؟!بهش بگم از 6 سالگی عاشقتم ولی نمیتونم کنارت باشم؟!من... من فقط از تنهایی میترسم )این جمله رو همزمان باهم توی ذهنشون گفتن)نمیخاستم نایون رو از دست بدم دوباره و دوباره تنها بشم...
    نایون ویو: نمیخاستم کوک حرف بزنه و سریع رفتم پارکینگ که سوار موتور بشم و برم،اما میخاستم هنوز پیش کوک بمونم و پیشش گریه کنم.

  • image𝗠𝗮ƙ𝘪𝘆𝘢`
    𖤐Kaito،Taylor.𓏲‌ִ ۫  ּ

    - از من خوشت میاد؟!
    +دختر تو خودت میدونی بخاطر چی اینجایی پس پاتو از گیلیمت دراز تر...
    -باشه...
    +صرفا بخاطر این اینجایی که قاتل پدر و مادرمون رو پیدا کنیم و منم بهت هرچی که لازم بود بدونی رو گفتم و بهت موتور سواری و بوکس و کاراته یاد میدم که بتونی در برابر اونا از خودت محافظت کنی
    - تا وقتی تو اینجایی من نیازی به محافظت...
    +نه دختر ،دیگه قرار نیست ازت محافظت کنم...
    /نایون بلند شد و رفت/
    +صبر کن گرل
    -الان واقعا جدی هستی دیگه؟!هیچ شوخی و هیچ مسخره بازی ای درنمیاری!
    +من!

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.