.....
اما یه سوال مهم ذهنمو درگیر کرده بود
سرمو بلند کردم و با کنجکاوی پرسیدم : "خب.. من و تو و سیلویا میشیم سه نفر.. بقیه ی اعضای گروه رو میخوای از کجا بیاری؟"
اخمای آلیس در هم رفت و به نقطه ای نامعلوم خیره شد
مشخص بود که جوابی برای این سوال نداره
ایده ای به سرم زد و گیتارم رو گوشه ی دیوار گذاشتم و دست به سینه نشستم
وقتی با چشم های آبی رنگ آلیس چشم تو چشم شدم با لبخند گفتم :"میخوای یه کنسرت رو ببینیم؟ "
سرگرمی همیشگی من و آلیس روشن کردن لپتاپ.. آماده کردن خوراکی و نوشیدنی مخصوص آلیس ( ترکیبی از شیر، بستنی، تکه های شکلات و سیب) و نگاه کردن و خوندن با کنسرت های قدیمی و ارکستر های مختلفی بود که توی یوتوب پیدا میکردیم بود که همیشه برام لذت بخش بود
آلیس لبخندی زد و سرشو تکون داد. با این اشاره از پله ها بالا دوییدم تا لپتاپم رو بیارم..
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)