به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست...
برای هزارمین بار طول اتاق را طی کردم. اما عقربه های ساعت هنوز هم تکان نخوردند، گویی زمان هم با من سر لج بازی دارد!..نگاهم را با انتظار به پیکر نیمه جانم دوختم؛ دو هفته بی حرکت ماندن بس نیست؟
پس این جناب مر'گ کی افتخار آمدن میدهد؟؟
. _منتظر منی؟...
.
سرما وجودم را فرا گرفت. با تردید سرم را بالا آوردم، فردی با جسم آدمیزاد، پوستی به سپیدی پنبه و گیسوانی همچو پرهای کلاغ زاغ؛ با غروری وصف ناپذیر مقابلم ایستاده بود.
.
+پس بالاخره چشممون به جمال مر' گ روشن شد نه؟
.
نیشخندی زد، به چشمانش که کمی از سیاهی شب نداشت خیره شدم...
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
52 لایک
واو *-*
قلمت جوریه که یه لحظه خودمو تو داستان تصور کردم>>>>>
ممنونمممم
این از لطفته وگرنه این داستان پر از ایراده اما خوشحالم که دوسش داشتی✨
اعتماد به نفست کم نباشه دختر!
به خودت باور داشته باش، تو واقعا هم استعدادشو داری.
خیلی ازت ممنونمممم✨
اتفاقا اعتماد به نفسم کم نیست
ولی از اونجایی که این داستان و دوباره نوشتم و متوجه شدم که میتونه چقدر بهتر باشه اینو گفتم^^
اوه این حسو خوب درک میکنم>>>>>
همیشه جا برای پیشرفت هست حتی برای بهترینا
من بعد از خوندن این داستان :✨🦋🫠
من بعد از خودن این کامنت:🌘💙✨
🙃
بسی زیبا🥹🤌🫂💙💙💙💙💙
ممنونمممم💙✨🌔
یکی از قشنگ ترین داستانایی بود که خوندم
ممنونننننن🌘✨
منظورت چیه خوب نشده فوق العاده بوددددددد🤩🌝✨️🫶
ممنونمممم🌒✨
خیلی قشنگ ❤️
ممنون^^
ببخشید شما فامیلتون رضوانیه؟
نه چه طور ؟
هیچی با یکی از دوستام اشتباه گرفتم😅
آره من خودم چند نفر رو همین جوری شک دارم 🤣
بپرس خودت و راحت کن😂
روم نمیشه والا
برم بپرسم ببینم چی میشه
موفق میشی😂✌🏻
:)
:))
عررررر
چرا هی اتک میزنییی؟؟
میتونم از موضوعت ایده بگیرم؟
ممنونننن✨
آره مشکلی نیست^^
ر
راستی پارت هشتم از صبح تو برسیه...
😭😭
واااااااااای خیلییییییییییی قشنگ بوددددددددددددددد!
خیییییلییییی ممنونممممممم✨
زیبا بود همچو چشمان تو
اما یقینا به زیبایی تو نمیرسد؛
قربانت😂❤
عه چه تغییر لحن سریعی من هنوز تو لحن ادبی گیر کردم😂💙
عه😂😂😂👌
آره👍🏻😂😂😂
خب بیخیال زبان ادبی😂😂😂