
هاهاها کیپر

سلام دوستان اول بگم این بالایه منم و بدو بریم کت باگ: خب حالا باید چیکار کنیم؟اوه یه فکری به سرم زد بیاید بریم معماکده. کت نوار:پنجه ها داخل.خب پلگ من ازت سوال دارم .چطور بدون این که من بهت بگم معمولی شدی؟ پلگ:خب ما میتونیم هر موقع بخوایم معمولیتون کنیم البته اگه خیلی خسته باشیم خودمون معمولی میشیم بدونه اینکه بخوایم کت باگ:خب حالا من از شما سوال دارم! شما چطور هویت همو میدونید؟ کت:امم... راستش.باگ: اوه کت تو میخوای براش بگی؟😠. کت:باشه باشه الان میگم. کت:خب راستش لیدی باگ منو دنبال کرد تا هویتمو بفهمه چون خیلی کنجکاو بود و .... باگ:ام من فکر کنم داستتن طور دیگه ایی بود.بزن قدش.باگ:خب اینم از ای...کت:به فرما بانوی من یه شاخه گل رز تقدیم به شا بفرمایید.باگ:اه کت نوار چند بار بگم برام گل نیار؟کت:اره میدونم اما چیزی که موقع شکست فروزن یاد گرفتم اینه که تصلیم نشم پس منتظر بقیه گل ها باش بانوی من.کت نوار رفت و لیدی باگ تنها بود.باگ:نمیدونم چنتا گل دیگه رو میتونم تحمل کنم.Bipper5:فکر کنم این واسه یه اسلاید کافیه بریم اسلاید بعد بزن دکمرو!!
لیدی باگ یویو زد پیش یه کوچه. از زبان کت من رفتم اما دیگه نمیتونستم صبر کنم پس تصمیم کرفتم دنبالش کنم تا بفهمم کیه من اونو تا یه کوچه دنبال کردم وقتی که دیدم کی اومد بیرون شکه شدم اون..اون.. مرینت بود بعد رفتم نشستم رو برخ ایفل تنها و غمگین چون با خوم فکر میکردم که مرینت لوکا رو دوست داره پس من هیچ شانسی ندارم طولی نکشید که یه اکوما اومد پیش برج چون از کتا کلیزم استفاده کرده بودم فقط باید فرار میکردم اما با اون زخم قلبم دیگه نمیتونستم راه برم و اکوما رفت تو حلقم هاکماث:کت بلنس من بهت قدرتی میدم که عشقتو پس بگیری در عوض من ازت...
کت:میدونم میراکلس من و بانورو میخوای اما من قبول نمیکنم منو ول کن ولم کن اههه نه کت نوار یه کلماتی گفت:وگب هرا وگب اه ؟دوب هدش گنت مارب نوتلد مشگرب نم.و بعد علامت هاکماث و یه چشم شبیه چشم بیل اومد و کت نوار تبدیل شد به کت بلنس البته با یه حالت دو بعدی گفت من کت بلنس انیمیشنی هستم کجای مرینت؟.ادامشو فردا مینویسم پس فردا میزارم امروز دوشنبه ۵اوریل هست بای و واسه پایان یه چیز عالی دارم منتظر باشید باشید هاهاهاهاهاها و برای تو کیپر که گفتی نمیخوای کیل تو بدن ویل بمونه برات یه سوپرایز و هدیه دارم یه هدیه برای کیل تو داستانم قراره اوههه چرا دارم لو میدم؟ هاهاهاهاهاها منتظرم باش کیپر قراره........ خودت میفهمی هاهاهاهاهاهاهاها
مرینت تو خونه بود و داشت به تکالیفش میرسید که صدای یه انفجار اومد مرینت وقهی دید کی شرور شده شکه شد مرینت:ام..ا اما اما این چطور ممکنه این بار واسه چی شرور شده حتما منو تعغیب کرده تیکی خال ها روشن باگ:انگار قوی تر شده خیل خوب پس لاکی چارم هان یه ماکارون خال خالی باید باهاش چیکار کنم؟ هان فهمیدم باید بخورمش لیدی باگ ماکارونو خورد وهاهاهاهاها دارم عضابتون میدم هاهاهاهاهاها
خب حالا خوبه. اون ماکارونو خورد و رنگ قرمزش تبدیل به سبز شد عکسشو میزارم
خب حالا خوبه. اون ماکارونو خورد و رنگ قرمزش تبدیل به سبز شد عکسشو میزارم ( ببخشید عکسش از کامپیوتر کپی نمیشه)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)