
سلام امیدوارم خوشتون بیاد از پارت بعد آزمون های چونین ر شرو میکنم😉
ی روز معمولی تو کونوها بود.. خیلی معمولی. انقدددد معمولی ک هیچ هیچ اتفاق جالبی نیفتاده بود😐 معمولأ ۲ نفر درگیر میشدن از شینوبی ها تو دهکده ولی حتي امروز هم این اتفاق نیفتاده بود😐😐 خلاصه تیم ۷ داشتن تمرین می کردن. تمرین خیلی معمولی پیش رف. *بعد تمرین* ناروتو آه کشید و ر زمین نشس: اه امروز چقد خسته کننده س. هیچ اتفاق جالبی نمی افته! ساکورا موافقت کرد: آره همه چی خیلی معمولي بوده... ناروتو: راستی پایه این ی کاری انجام بدیم😈😈

ساسکه آه میکشه 🤦🏻♂️: باز چ دردسری میخوای درس کنی گوجه. ناروتو: هیچی نی. فقد اینک تاحالا زیر ماسک کاکاشی ر ندیدیم😏 حتی موقع غذا خوردنم زیر ماسکشو ندیدم! *توجه ساکورا و ساسکه جلب میشه* ساکورا: حالا ک حرفشو زدی.....ما نزدیک ۵۰ تا مأموریت سطح دی ۲۰ تا مأموریت سطح سی انجام دادیم و خیلی وقتا باهم غذا خوردیم اما منم ندیدم😶😶 ساسکه قدم زنان دور میشه: ول کنید کی اهمیت می ده چ زیر اون ماسکه.. فقد قراره دردسر درس شه.
ناروتو: هی صب کن! واقعن کنجکاو نیستی چ زیر اون ماسکه!؟ شاید دندون های اسب آبی ر داشته باشه!😈 *ساسکه می ایسته و از حرفی ک شنید می لرزه* ساکورا: شایدم صورتش شبیه خانوما باشه؟!؟! *ساسکه دوباره می لرزه و بالاخره بر میگرده* ساسکه: باشه باشه... بریم دعوتش کنیم ب ایچیراکو 😈😈 ساکورا: یسسسس بالاخره میبینیم چی زیر اون ماسک پنهان شده😈😈😈😈😈 ناروتو: از لحظه ای ک غذا ر آوردن مستقیم زل بزنید! ما باید ببینیم!!!
*می رن کاکاشی ر پیدا میکنن* ساکورا: کاکاشی سنسی ناروتو دعوت مون کرده رامن میای؟ کاکاشی:🤨 از کی اینقد آقا دست و دل باز شده؟ فک کنم من قراره حساب کنم دیگ🤨🤨😐 ساکورا: نه نه ناروتو قراره حساب کنه😏 درسته ناروتو؟ ناروتو ب خودش میگ: تحمل کن!! چیزی ک قراره ببینی ارزششو داره😈 ناروتو: باش من حساب میکنم...😭😭 *می رن ایچیراکو سفارش هاشونو می دن وقتی غذا اومد...*
ناروتو ساکورا ساسکه مستقیم زل می زنن ب کاکاشی. لحظه ها مث قرن ها میگذش. ساسکه حتی شارینگانش ر هم فعال کرد!!😂😂 و لحظه ای ک کاکاشی میخواس غذاشو بخوره و ماسک در بیاد...
آکامارو🐕 از ناکجا پیداش شدو پرید ر ساسکه و ساسکه افتاد ر ناروتو و ساکورا هم حواسش پرت شد😂 ساسکه افتاد ر ناروتو. ناروتو با خجالت و در حالی ک کمی سرخ شده میگه: تمه (اگ نسخه ی ژاپنیش ر دیده باشین این لقبیه ک ناروتو ب ساسکه داده😂) پاشو از روم. ساسکه متوجه میشه و سری پا میشه و کمک میکنه ناروتو بلند شه. ساکورا: خوبین؟؟ *هر دوشون در حالی ک از خجالت سرخ شدن سر تکون می دن* کیبا می رسه: اووووه گومن گومن! آکامارو نمی دونم چش شد.
ناروتو: اووم اوکی. کاکاشی: ایتاداکیماس *ناروتو ساکورا ساسکه 😳😳😳* *گردهمایی تیمی* ناروتو: باورم نمیشه!!!! من حساب کردمو آکامارو...😡😡😡😡 ساکورا: میتونیم ی تلاش دیگ هم بکنیم. ساسکه کون نقشه چیه؟؟؟ ساسکه: ب نظرم باید تعقیبش کنیم. بالاخره با ماسک نمی خوابه که. شب خونه ی کاکاشی. ناروتو: اوکی چراغ قوه بیارم؟؟؟؟😀 ساکورا: باکا مگ میخوای بیدارش کني!؟!؟😒🙄 ساسکه: آها ناروتو شب هم ک اومدی این لباسو نپوش لباس سیا بپوش دیده نشی. قرمز خیلی تو چشه🙄 ناروتو: واس دیدن صورت کاکاشی سنسی هر کاري میکنم😁😁 ساسکه: هوم تو هم همینطور ساکورا. شب ساعت ۱۱ اینا خونه کاکاشی. سر خود هیچ حرکتي نکنیداا
*شب خونه ی کاکاشی* ۳ سایه ی سیاه در حال حرکت بودند... بالاخره در یک نقطه ایستادند و حالت دفاعی گرفتند ب گونه ای ک منتظر حمله ی استادشان بودند( فاز کتابیم گرف😐😂😂) بالاخره پذیرفتند کسی قرار نیس حمله کند پس... (بقیه شو ب شیوه ی خودم مینویسم😂😂) پس خیالشون تخت شد ک هیچکی نمیادو جرئت حرف زدن پیدا کردن. ناروتو: پسس پسس بریم داخل؟؟؟ ساسکه: سس🤫🤫🤫 ی کلمه هم حرف نزن سرو صدا هم نکن. گیر بیفتیم هیچی نداریم بگیم. ساکورا سرشو تکون داد: آره هیچ دلیلی نمیتونیم بیاریم. ساسکه: ناروتو برو داخل ساکورا: آره ناروتو برو ما پشت سرتیم🙂 (ک البته دروغ 😂😂) ناروتو: چرا من اول برم دارین منو قربانی می کنین!؟🤕😐💔
بعد کمی جر و بحث همه شون باهم وارد شدن داخل. انقددد با احتیاط عمل می کردن ک انگار قراره اتم کشف کنن😐💔 وقتی رسیدن اتاق کاکاشی..... دیدن ب جای کاکاشی مترسک🤣 خوابیده تو رخت خواب۰😐😐💔💔💔 انقد شوکه شدن ک چشاشون گشاد شد. بعد ناروتو سری از پنجره پرید بیرون و بقیه هم ازش تقلید کردن
بعد اون اتفاق اونا ۵ ۶ دفه سعي کردن زیر ماسکو ببینن ولي هر دفه با دلایلی ماورا الطبیعه شکست خوردن😐😐😐 و بالاخره قبول کردن این ماسک ر نتونستن در بیارن💔😂😂 من خودمم تو اون تلاش هاشون برا در آوردن ماسک ب تبلت خیره میشدممم. ی دفه تو اون قسمتي ک ماسک کاکاشی در اومد شارژ تبلتم دقیقن اونجای حساسش تموم شد😂😂 انقد وحشت کردم😬😂😂 واقعن ماسک کاکاشی جادوییه😂😂
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وقتی کاکاشی بدون ماسک دیدم
روش زوم کردم بوم بوم کرد قلبم زدم فرتی کراش روش
آره دقت میکردم
پارت بعد منتشر شد
عالییییی
وایسا ببینم پارت ۷ کو؟
( وی با بمب آمده) 💣💣💣💣
نوشتم نوشتم😅😅 چن روزه تو بررسیه انشالله زودی منتشر میشه😅😅
اون قسمت ک میگی صورتش بالاخره نشون داد گمونم منظورت تو ناروتو شیپودنه که تو وسطای قسمتایی که با کاگویا میجنگیدن نشون داد...اون قسمت فیلره...مانگاکا نکشیده بلکه خود استادیو ساخته میشه از رو طراحیشم فهمید
مهم وقتیه که کیشیموتو خودش صورتشو رو کنه
که فک نکنم بخواد همچی کاری کنه
خوب من حسم طوری بود که حتی تصورش هم سخته از بس هیجان داشتم دستم رو رو دکمه خاموش روشن گوشی میکشیدم چند بارم خاموش شد گوشی یه بارم اینترنت لج کرد هی قطع و وصل میشد کلا بدبخت شدم تا اون لحظه تموم شد.
تو تلاش های تیم هفت هم کلا اگه یکم دیگه ادامه میدادن صفحه مبایلم میشکست اینقدر صورتم رو نزدیک گوشی کردم
منم دقیقا فقط صفحه تلویزیون میشکست هر موقع شکست می خوردن موهامو میکندم😊😊😁