سلام به همه اینم پارت ده بچه ها میدونیم این پارت خیلی دیر گذاشتم و دوست دارین کلمو بکنین ببخشید ولی خب نمیتونستم بزارم دستم شکسته بود 😫😫
از زبان آدرین : در زدم و رفتم تو اتاق مرینت دیدم پدرومادرش اونجان وقتی دیدن من اومدم مرینت و بغل کردن رفتن بیرون رفتم پیشش نشستم گفتم مرینت من من بابت اونروز متاسفم واقعا نمی که دستشو گذاشت رو دستمو گفت آدرین گذشته ها گذشته من دیگه بهش فکر نمی کنم خوشحال شدم با خودم گفتم این دختر مهربونه امکان نداره حاک ماث باشه ولی به خاطر خودمم که شده باید ازش بپرسم تمام قدرتمو جمع کردم و گفتم : مرینت باید ازت یه سوالی بپرسم به چشم نگاه کرد و گفت بپرس گفتم بببین مرینت وقتی یکی شرور میشه غیبت میزنه یهو رنگش پرید ترسم از حرفی که میخواستم بزنم بیشتر شد ولی ادامه دادم تو این دو هفته هم که تو کما بودی ( ن : ببخشید یادم نمیاد مرینت 1 هفته تو کما بود یا 2هفته) هیچکس شرور نشده بود من من ..... نفسمو دادم بیرون گفتم میخواستم بدونم تو حاک ماثی تا اینو گفتم یهو قیافش عوض شده اول یه کم تعجب کرد بعد سرشو به آسمون انگشت اشارشو سمت من گرفتو گفت خدایااا تو چی آفریدی آخه چرا همیشه موضوعو غلط میگیره آخه چراا بدون سنجش حرف میزنه آخه آدم تا این حد خنگ ( نویسنده : 😑😂😂😂) راستش آخرین کلمه بهم برخورد تا اومدم حرف بزن با عصبانیت برگشت سمتمو گفت نمیدونم چرا همچین فکری در موردم ولی بدون آقای آگراست روزی که کلویی شرور شده بود میخواست منو نابود کنه اگه حاکماث بودم اونقدر احمق نبودم که کسی رو شرور کنم که به خونم تشنس آره این عجیبه که تو این دو هفته کسی شرور نشده ولی من حاکماث نیستم اینو گفت با عصبانیت منتظر جواب من موند
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالییییییی
پارت 11 رو گذاشتم تو بررسی برای دومین بار چون اومدم دیدم حذف شده
من داستانتو خیلی دوست دارم لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً پارت بعدی رو هر چه زود تر بگذار
سلام ملیکا جون لطفا زود پارت بعد رو بزار
بچه ها تمام فایل های لب تابم حذف شده داستانامم همینطور الان باید وباره پارت 11 بنویسم برای همین دیر تر میزارم
تا الن نصفشو نوشتم ولی یک طول میکشه که یادم بیاد
سلام ممنون از همه که نظر دادید پارت بعد رو فردا شب میزارم چون امتحانات میان ترم
راستی مامان مرینت چطوره
سلام عزیزم پارت بعد رو کی میزاری
عالی بود 😍😍😍😍
منتظر پارت بعدی هستم
عااااااااااااالییییی بووود لطفاااابعدییی رو زود بزار
سلاعالی بود پارت بعد رو بزار زودددددددددد