👭من و راشا👭

P:خب سلام من پدیده هستم. فامیلی اصلی مو نمیدونم ولی همه بهم میگن الاهی .....امممم خب ۱۳ سالمه و متولد ۲۲ تیر ۱۳۸۶ هستم و ۱۳ سالمه روحیه متعادلی دارم یعنی نه رومانتیک گونه و دخترونه و نه خشن و پسرونه دیگهههه وقتی ۵ سالم بود،منو آوردن پرورشگاه بخاطره اینکه خانواده ام از بچه دختر بدشون میومده منه بدبخت و قربانی کردن.

توی پرورشگاه همه منو به اسم شیطان یا دختر شیطان میشناسن چون خیلی خیلی برای معلم های مدرسمون دردسر درست میکردم (جدیدا دیگه بخاطر آنلاین شدن مدارس خود بچه ها رو اذیت میکنم😂)و....فعلا اینو داشته باشید تا بعد.

از لحاظ ظاهری معمولی رو به خوشگلم موهام به قرمز میزنه(که معمولا راشا بهم میگه هویج😡🤬یا آنشرلی😇 اگه کسی غیر از راشا بهم این دوتا لقب و بگه میکشمش👿)چشام متوسطه و عسلی. همین دیگه. از رنگ بنفش تیره و سورمه ایی و قرمز هم خوشم میاد.پرسپولیسی ۶ آتیشه ام🚩 و طرفدار تیم بایر مونیخ و منچستر سیتی هستم(چیه بهم نمیاد😏)

R:سلام راشا هستم. فامیلیم افخمیه و ۱۳ سالمه منم متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۷ هستم(از پدیده بزرگ ترم)ملقب به امیر کبیر یا هوش سیاه امیر کبیر به خاطر اینکه :روز اولی که اومدم پرورشگاه وقتی بچه های دیگه ازم اسممو پرسیدن بهشون گفتم:(امیر کبیر هستم)و از اون موقع به بعد این اسم روم هست. هوش سیاه هم بخاطر هوشمه که ازش برای کار های شیطانی استفاده میکنم😈😈😈

من تا هفت سالگی پیش پدر و مادرم زندگی کردم و بخاطر اینکه هر دوشون معتاد و الکی بودن منو فروخت به یه زن اونم منو آورد پرورشگاه(بیاید فکر کنیم که دلش برام سوخته ولی واقعیت این نیست) وقتی اومدم پرورشگاه حتا یه دوست هم نداشتم ولی کم کم دوست های زیادی پیدا کردم.

ظاهر:اومممم چشام سبزه موهام مشکیه و تا کمرم میرسه(p:بچه ها یادم رفت بگم موهای منم تا کمرمه) چشام یکم داشته و حالت شیطونی و شرور مانند داره. رنگ مشکی و قرمز و دوست دارم.پرسپولیسیم(بزن به افتخار شیر شیران پرسپولیس👏🏻👏🏻👏🏻🚩🚩🚩) و طرفدار تیم پاری سن ژرمن و بایر مونیخم. منو پدیده هر دو عاشق کتلک و قرمه سبزی.

P:خب اینم یه بیو گرافی از خودمون قبل از اینکه بریم برای ادامه 🤍به❤تبدیل کن و ما دو تا رو فالو کن تا تست های باحال تری ببینی. R:آشنایی و منو پدیده خیلی باحال بود یادمه از اتاق بغلی صدای جیغ اومد تا دوتا اتاق اون ور تر همه ریختن تو اتاقه آنشرلی اینا. همهمه بود که دیدم پدیده موهای هم اتاقیشو داره میکشه، بهش گفتم داری چیکار میکنی گفت:ازم دزدی کرده. خانوم صادقی(مربی اون شیفت) جداشون کرد و بچه هارو بیرون کرد که فقط من موندم

خانوم از پدیده پرسید چی ازت دزدیده؟ پدیده گفت:یه شکلات منو 🤣من که در حال مرگ بودم از خنده گفتم یه شکلات که ارزش نداره که گفت:داری چرت میگی اون مال من بود مال مننننننننننن (روی منه آخرش خیلی تاکید داشته)

هیچی دیگه مربیمون خواست آشتیشون بده که گفتم:ول کن خانوم شاید دوست نداشته باشن اون دختره بدبخت(که الان تبدیل به با معرفت ترین دوستمون شده و اسمش مبیناست) موهاش و از دست داده اینم که شکلاتشو (راستی اینم بگم ها اونموقع ۷ و نیم سالمون بود منم جدید بودم و دوستی نداشتم)خانوم گفت باشه و گفت حالا بخوابيد.....تا خواستیم بریم بیرون پدیده گفت من میخوام هم اتاقی تو بشم (من توی اتاق تهیه بودم و هم اتاقی نداشتم)گفتم چرا گفت چون خیلی عاقلی از اون به بعد هم من و راشا با هم بودیم هم دوست های زیادی پیدا کردم هم اون اتاق تهیه که مال من و راشا بود تبدیل به اتاق غم و خوشی هاشون شده هر غمی دارن میان پیش ما و درستش میکنیم هم جشن و شب نشینی هامون و توی اون اتاق داریم

P&R:خواهشا لایک کنید و فالو هم فراموش نشه باییییییییی👋👋👋👋👋