اون اون مری بود «مری» وقتی سدریک کلاه رو از رو سرم برداشت با من من گفتم م معذ معذرت می می خوام بغزی گلوم رو فشار میداد بغزم شکست اروم شروع کردم به گریه کردن «هری» وقتی دیدم داره گریه میکنه آروم رفتم پیشش بغلش کردم گفتم آروم باش مری آروم... من کنارتم تو که کاری نکردی فقط یه خورده... کله شقی رون که دهنش وا مونده بود از خنده پخش زمین شد هرماینی و سدریک هم داشتن میخندیدن احساس کردم یه چیزی محکم خورد تو صورتم دیدم مری از عصبانیت صورتش قرمز شده بود «مری» از پشت هری دیدم یکی داره میاد گفتم یکی داره میاد نباید منو ببینه سر شام میبینمتون اگه یک کلمه در مورد من به بقیه بگید
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
تولدت مبارک💗
ممنون
پارت ۳ رو گذاشتم
دعوتنامه
با عرض سلام و عذرخواهی بابت مزاحمت.
در ساعت 8 روز یکشنبه مهمانی به افتخار پاترهد شدن ممد(مدیر تستچی) در نظرسنجی اخر من برگزار میشود.
از مهمانین با نوشیدنی کره ای،پاستیل کدوحلوایی و ...پذیرایی میشود.
در این مهمانی ما کاربر های پاترهدی که فالوور های کمی دارند و یا تازه وارند رو معرفی کرده و کمک میکنیم که حمایت بشند:)
کلی در مورد هری پاتر حرف میزنیم و خوش میگذرونیم:))
برای پیدا کردن دوست های پاترهد مهمانی ما بسیارمناسبه.
اگر دوست دارید تشریف بیارید لطفا به اخرین نظرسنجی من سر بزنید،SCARLTT
سلام اسم من یونگه و یه بخش ترجمه تو تستچی راه انداختم....
مفتخرم که دومین داستانی که ترجمه میکنم داستان شما باشه....
اجازه هست؟😁
قاعدتا الان سوروس نباید پاچهی هری رو میگرفت؟
منم تو همین فکر بودم
اگه میشه یه مشخصات از مری بده
عرررر
دختر سوروسسسس
فقط ننش کیه😁
خشملم مری دختر خوانده شه
ضایع شدم 😂
تقصیر خود جوگیرمه
آخه دختره خیلی راحت باهاش حرف زد