

رمان جنایی متمرکز بر جنایت یا جنایتهایی است که روند روایت داستان به تدریج پرده از آنها و نحوهی به وقوع پیوستنشان برمیدارد. چه کسی مجرم است؟ چه جرمی انجام داده؟ چطور قرار است به سزای اعمالش برسد؟ با اینکه بعضی رمانهای جنایی از دید مجرم روایت میشوند، اما اکثر رمانهای جنایی به روایت کسی هستند که معما را حل میکند. اما چطور باید رمان جنایی نوشت؟ چطور باید رمان جنایی خوبی نوشت؟ در ادامه ۹ راهکار برای نوشتن رمان جنایی به شما معرفی میکنیم.

( ۱–بهترین رمانهای جنایی را بخوانید ) مهارت خود را در نوشتن رمان جنایی، با غرق شدن در بهترین آثار جنایی تقویت کنید هر کتابی که جزو دسته رمانهای جنایی هست را بخوانید. ببینید که هر کدام از چه زاویه دیدی روایت میشود، چه پیچیدگیهایی دارد، پردازش شخصیتهایش چگونه است، داستان به کجا میرسد و از چه کلیشههایی استفادهشده. با رویهی کار که آشنا شوید بهتر میتوانید داستان خودتان را پیش ببرید.

( ۲-چیزی بنویسید که شما را به هیجان میآورد ) علاوه بر خواندن آثار نویسندههای دیگر، چیزی بنویسید که خودتان را به هیجان میآورد. اگر خودتان بی صبرانه منتظر پایان داستان باشید، احتمالاً خوانندگانتان هم همین حس را خواهند داشت.

( ۳–تحقیق کنید ) فرض کنید که خوانندگانتان خوب میدانند که یک داستان جنایی عالی چگونه است. اگر آنها طرفدار فیلم و سریال های این ژانر باشند احتمالاً آشنایی خوبی با دپارتمان پلیس، کارهای کارآگاهی و صحنههای جرم دارند. بنابراین اگر مطلبی درمورد دیانای، پروفایل قاتل زنجیرهای یا هک کردن در داستانتان می آورید، خوب چم و خم این چیزها را یاد بگیرید. فقط حواستان باشد که بیش از حد نیاز از اطلاعات فنی در داستان استفاده نکنید.

( ۴–با جرم شروع کنید ) در مورد نوشتن داستان جنایی، نیروی محرکه روایت خود جرم است. جرم باعث وقوع رخدادهایی میشود که نیازمند تحقیق هستند، به انگیزههای غیرمنتظره میرسند، پای شخصیتهای جنایی را به داستان باز میکنند و دست آخر منجر به پرده برداشتن از همه چیز میشود. باید خوانندگان را از همان فصل اول وارد ماجرا کنید.

( ۵–قهرمانانتان بیعیبونقص نباشند ) شخصیت اصلیتان و کاراکترهای جانبی و خصوصاً کارآگاههای رسمی خیلی قابل باورتر به نظر میرسند اگر نقایص یا انگیزههای متناقضی داشته باشند. سعی کنید از طریق پیچیدگی ایجاد حس همدلی کنید.

( ۶-مجرمهای پیچیدهای خلق کنید ) خوب است که شخصیت بد داستان پیچیدگیهای شخصیتی داشته باشد. شاید کارهای بد را از روی عشق انجام می دهند، شاید این کارها به نظرشان کمک به بشریت است. در دنیای واقعی، آدمهای بد آدم خوبهای قصه خودشان هستند. ارائه آنها بدین صورت هیجان داستان را بالا خواهد برد.

( ۷–برای قربانیها ارزش قائل شوید ) ممکن است در روند داستان و روایت داستان گیر کنید و حواستان از قربانیها پرت شود، اما باید به قربانیها احترام گذاشته و شرایط را هرچه نزدیکتر به واقعیت به تصویر کشید و نشان داد که جرم به وقوع پیوسته چه آثاری داشته است.

( ۸–از مکانها شخصیت بسازید ) چه جرم در شهری بزرگ اتفاق میافتد چه شهری کوچک، جو محیط را وارد داستان کنید. آیا محیط بیسروصدا و خلوت است یا شلوغپلوغ؟ آیا روایت با داستان مخفیای که خواننده قبلاً در مورد محیط مدنظرتان شنیده تلاقی دارد؟ در مورد شهر یا محل اتفاق افتادن جرم هم وسواس به خرج دهید و آن را بپردازید.

( ۹–خواننده را منتظر بگذارید ) گاهی نویسندهها آنقدر در پیچوخم دادن به داستان زیادهروی میکنند که داستان غیر قابل باور میشود. به جای اینکار سعی کنید نقاط اوج فوقالعادهای برای کتاب خلق کنید که زمین گذاشتن آن دشوار شود. اگر میبینید سوالی برای خواننده بیجواب مانده، مدرکی رو کنید، از انگیزه یا داستان پشت پردهای سخن به میان آورید و در کل درعین منتظر گذاشتن خواننده، به تدریج علامت سوالهای او را برطرف کنید.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
شخصا عاشق این ژانرم ، مثل همیشه عالی بود.
ممنونم