فصل دوم پارت دهم:) ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز تنک فقط یه داستانه امیدوارم همیشه لبخند بزنی مهربونم>>
با پرتوی از نور خورشید چشمامو باز کردم و رو مبل نشستم اصلا حس و حال بیرون رفتن نداشتم کنترل و توی دستم گرفتم و به تلویزیون خیره شدم و فیلم پنج فوت فاصله رو گذاشتم و غرق فیلم شدم فیلم به آخر رسید و اشک روی صورتم نقش بست تلویزیون و خاموش کردم و دستمو روی سرم گذاشتم حتی با دیدن فیلم یادت میوفتم کی قراره همه چی درست شه؟ دلم واست تنگ شده لعن..تی! دستمو روی موهای حالت دارم کشیدم و از رو مبل بلند شدم و جلوی آینه وایستادم ماریا آروم باش! به خاطر کسی که باعث اشکت شده گریه نکن! اما من دوست دارم چند ساعتی همینطور توی سکوت گذشت هوا رو به تاریکی می رفت صدای زنگ خونه افکارمو بهم زد از رو مبل بلند شدم و پشت در وایستادم و دستمو با تردید روی دستگیره گذاشتم و در و باز کردم دراکو : ماریا صبر کن ماریا : چرا اومدی اینجا؟ منو تعقیب کردی؟ به چه حقی؟ دراکو : شاخه گلی که توی دستم بود و سمتش گرفتم و تو چشماش خیره شدم ماریا : به گل رز توی دستش چشم دوختم دراکو : لبخندی زدم و تو چشماش زل زدم و دستمو بردم سمت دستش اما ازش فاصله گرفتم بهتره این گل و بدی به پانسی! دراکو : اخمی بین ابروهام نشست ماریا باهام بیا یه جایی ماریا : نمیخوام دراکو : برگشت که بره...لطفا! ماریا : کجا؟ دراکو : می فهمی! ماریا : در خونه رو بستم و دنبالش راه افتادم و سوار ماشین شدم دراکو : دلم واسه لبخندت تنگ شده ماریا : بهتره زود تر حرکت کنی!
دراکو : چشم ماریا : نگاهمو ازش گرفتم و به بیرون چشم دوختم و لبخندی زدم دراکو : هر از گاهی ریز نگاهی بهش می انداختم و لبخندی روی لبم می نشست موهاتو کوتاه کردی؟ ماریا : خودت می بینی دیگه دراکو : بهت میاد ماریا : بهش خیره شدم میدونم دراکو : باشه.. ماشین و یه گوشه پارک کردم ماریا : جایی که گفتی اینجاس؟ دراکو : سر پشت بوم این ساختمونه ماریا : جدی؟ چشمم به یه نردبون خورد از نردبون بالا رفتم ارتفاع خیلی بلندی داشت انگار همه شهر زیر پاهام بود دراکو : کنارش وایستادم قشنگه نه؟ انگار از همه دنیا بالا تری ماریا : نا خواسته لبخندی روی لبم نقش بسته بود دراکو : نمردیم و لبخند لیدی رو دیدیم ماریا : تو چشماش خیره شدم و با قدم های آروم به لبه پشت بوم نزدیک شدم و نشستم و پاهام و آروم تکون می دادم دراکو : لبخندی زدم و کنارش لبه پشت بوم نشستم ماریا : از وقتی اومدم اینجا با ماه دوست شدم میدونی ماه قشنگه بانمکه همیشه با آسمون، ستاره ها حرف می زنم و همه حرف های دلم و میگم چون میدونم یکی اون بالاس که حرفامو گوش میکنه و درکم میکنه همیشه شبا به ماه از تو میگم، میگم یه نفره که با غرورش باعث شده دوسش داشته باشم باعث شده بود تنها نباشم اما...دیگه مجبور شدم ازش دور باشم و دوری از اون آدم واسم سخته خیلی سخت! سرمو روی شونش گذاشتم و به آسمون چشم دوختم
لبخندی زدم و با صدای نسبتا بلندی شروع کردم به خوندن هیچ جا فرق نداره؛ رنگ آسمونش؛ منم هرجا باشم؛ دلم واسه اونه؛ یه روز خورشید واسه شهر می خونه؛ کی اصلا دیده شب بمونه؛ الانم سختمونه؛ ولی می رسیم به جایی که حقمونه: دراکو و ماریا با هم : یه شب دوباره؛ تو رو می بینم و میزنه بهم چشمک ستاره؛ پیشت می شینم و زل می زنم بهت؛ انگار یه خوابه؛ بیبی بر می گردم باز یه روزی لندن کنارت؛ لندن کنارت؛ ماریا : یه شب دوباره؛ تو رو می بینم و میزنه بهم چشمک ستاره؛ پیشت می شینم و زل می زنم بهت؛ انگار یه خوابه؛ لبخندی زدم و تو چشماش خیره شدم دراکو : هر وقت دلت از هر کی شکسته شد؛ یادت باشه واست یکی دلش یه ذره شد؛ اینجا یکی هست نمیتونه بخنده؛ ولی زندگیش وصله به خنده تو؛ از دوریت خسته شد؛ هنو وابسته تو؛ با یه اشاره میاد پیشت با دست پر؛ چی شد واقعا که بد شدی با من یهو؛ بیبی من هنو حسمو دارم به تو؛
دراکو : میدونی؟ این آهنگ تمام احساساتم بود! ماریا : تو چشماش خیره شدم و لبخندی زدم دیگه تنهام نزار باشه؟ دراکو : لبخندی زدم باشه! ماریا : دوست دارم!!
ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز تنک فقط یه داستانه اگه تستام رد شه اکانتم میپره و اگه شخصی شه کسی نمیتونه داستانمو بخونه منتشر کن مهربونم امیدوارم همیشه لبخند بزنی و به همه آرزوهات برسی ممنونم>> لایک و کامنت فراموش نشه:)☺
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لونااا؟!!
پارت بعد کی میاد؟
😐😭💙
باور کن 1 روزه بررسیه:)
حتی پارت 12 رو نوشتم منتظرم 11 منتشر شه 12 رو بزارم بررسی☺
😐😭اوکی لاوم😭😐
به امید روز انتشار😁😐
+++
خیلی عالی بود....
پارت بعدو کی میزاری ؟...
ممنونمم بیب:)
بررسیه
جیغغغغ🥲
بوس:) ممنونمم زیبا
خیلی قشنگ بود لیدی
عالییی بود💙🌿🖤
ممنونمم زیباام:) مث خودت
So good👍
ممنونمم بیب