9 اسلاید صحیح/غلط توسط: Mia انتشار: 1 سال پیش 49 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر تولوخدا شخصی یا رد نکن زحمت کشیدم براش 🥺💔❤
خبب سلام کاربر هیلدا هستم اسم مستعارم میا / اسم رمان : My moon یا Luna / ژانر : عاشقانه ، طنز ، پلیسی ، یکمی اکشن / نویسنده : Mia /
خبب امیدوارم خوشتون بیاد این پارت اولشه اگه خوشتون اومد لایک و کامنت بزارین و بگین که ادامه بدم یا نه 😁❤
با صدای داد و بیداد یه نفر بالا سرم از خواب بیدار شدم ، چشمام و مالوندم و با قیافه ی عصبی تیکی مواجه شدم ، جدا وقتی عصبی میشد ترسناک بود .
مرینت : صبح بخیرررر...(با لبخند الکی)
تیکی : دقیقا پنج دقیقه دیگه زنگ کلاس میخوره(با قیافه عصبی و متاسف)
مرینت : اها....چیییییییییییییی
{تو راه مدرسه}
مرینت : لعنت بهش ....بازم دیر... میرسم(در حال نفس نفس زدم)
تیکی : تقصیرخودته ، دیشب هرچی بهت گفتم بگیر بخواب گوش نکردی ، دقیقا تا ساعت سه پشت میز داشتی تو اون دفترچه مرموزت یه چیز مینوشتی از اونجاییم که بهم نشونش نمیدی نمیفهمم چیه که انقدر برات مهمه .
مرینت : اگه نصیحتات تموم شو قایم شو چون رسیدیم .
وارد مدرسه شدم و طبق معمول حیاط خالی بود ، اروم زیر لب لعنت فرستادم و سریع سمت کلاس دویدم ، به دم در کلاس که رسیدم یه نفس عمیق کشیدم و طبق معمول یه لبخند ساختگی زدم و شروع به در زدن کردم ،
خانم بوستیه :بیا تو مرینت
در رو باز کردم و اروم وارد شدم با یه چهره شرمنده و یه لبخند دستم و پشت سرم گذاشتم و گفتم :
مرینت : ببخشید دیر کردم (با لبخند ضایع )
الیا : اینکه تو دیر کنی یه چیز کاملا عادیه
بعد از حرف الیا کل کلاس زدن زیرخنده ، خب حق داشتن مرینت دوپن چنگ همچین آدمیه ، لبخند زدم و سر جام نشستم .
{زنگ تفریح}
الیا : هوی مری یه فکری زده به سرم
مرینت : باز چه خواب شومی واسم دیدی
الیا : باور کن این یکی میگره
مرینت : حالا نقشه در مورد چی هست؟
یهو الکس از پشت سرم گفت : بیخیال جدا امروز یه چیزیت شده کل نقشه های الیا واس چیه به نظرت
از زبان الیا : عین بز زل زده بود به الکس یه جور که انگار اصلا نمیدونه داریم در چه موردی صحبت می کنیم ، مرینت گیج بود ولی نه در این حد دروغ چرا یه ذره نگرانشم این چند وقته حالش اصلا خوب نبود ، حتی اخیرا وقتی یکی اکوماتیز میشد به جای خودش منو میفرستاد و هی میگفت حالش خوب نیست و سرما خورده یا کار داره و هی بهونه می اورد ، دل و زدم به دریا و گفتم : هی دختر اصلا معلومه کجایی ، حالت خوبه ؟ چند وقته گیج میزنی حتی به نسبت همیشه دیر تر میای تازه بعضیا گفتن شبا دیر میخوابی ( تیکی بهش گفته)
مرینت : قبلا هم گفتم خوبم الانم فهمیدم چیو میگین داشتم سربه سرتون میزاشتم ، ولی در مورد نقشه ات بزارش واسه ی بعد فعلا نمیشه .
الیا : دیگه جدا یه چیزیت شده نکنه احساست عوض شده یا چمیدونم ....
مرینت : بسه الیا (با داد) دارم میگم خوبم چرا انقدر کشش میدی
از شانس بینظیرم هموم لحظه نینو و ادرین اومده بودن تو کلاس (یاداوری میکنم چون زنگ تفریح بود رفته بودن بیرون)
نینو : هی پسر چه خبره مرینت و الیا دعوا میکنن؟
ادرین : چیزی شده
الیا : نمیدونم از مرینت خانم بپرسین معلوم نیس چشه حالشم نمیشه پرسید ، یعنی نمیتونم نگران دوستم بشم ؟
از زبون مرینت : سردردم بیشتر شده بود و الیا هم بیخیال نمیشد ، دو هفته اس قرصام تموم شده واسه همین حالم هی بدتر میشد و از طرفی هیچ جا قرص ها رو پیدا نمیکردم ، عصبی بودم و نمیتونستم خودمو کنترل کنم ، اگه همین الان تمومش نکنه گند میزنم به این دو سالی که با بدبختی دووم اورده بودمو همچی و خراب میکنم ، یه نفس عمیق کشیدم و گفتم : الیا بس کن بهت که گفتم خوبم پس بیخیال شو
الیا : چرا چیزیو میگی که نمیشه باورش کرد از قیافه ات میشه فهمید حالت بده
رز : مرینت ما دوستاتیم میتونیم کمکت کنیم
مرینت : تمومش کنین
نینو : هی دختر حالت خوبه
ادرین : مرینت رنگت شده مثل گچ دیوار بعد میگی خوبی
سرم گیج میره ، حالم بده ، خیلی بده نباید اینجا .... نباید
الیا : اصلا منو رفیق خودت میدونی
ادرین : الیا بسه (رو به مرینت ) هی تو خوبی ، فشارت افتاده ؟ رنگ گچ شده صورتت
مرینت : من خوبم
رز : مرینت باید دکتر خبر کنی
مرینت : گفتم که خوبم
الیا : انقد لجباز نباش بزار....
مرینت : خف*ه شی*نن (با داد )
یهو همه ساکت شدن و با تعجب زل زده بودن به من ، گند زده بودم هیچوقت از این کلمات استفاده نکرده بودم ، حالم بد بود خیلی بد
مرینت : گفتم که خو..بم
از زبان ادرین : با حرفی که زد شوک شدم مرینت ادمی نبود که از این کلمات استفاده کنه حتی تو بدترین شرایت ، داشتم نگاش میکردم که خیلی اروم گفت خوبم و افتاد سریع گرفتمش ، یخ بود و عرق سرد داشت سریع رو به الیا گفتم : باید بریم درمانگاه ( درمانگاه خود مدرسه رو میگه )
سریع بلندش کردم و با بچه ها بردیمش سمت درمانگاه .
{درمانگاه}
همه تو راهو بودیم که زنگ خورد بچه ها رفتن سر کلاس و منو الیا و نینو موندیم
الیا : چیشد یهو اخه
نینو : اروم باش مطمعنم هیچی نیست پسر ، حتما دیشب دیر خوابید امروز از خستگی خوابش برده
دکتر : الیا کجایی
الیا : اینجام
و سه تایی رفتیم داخل و با دیدن مرینت که رو تخت نشسته خیالمون راحت شد
الیا : حالت خوبه (نگران)
مرینت : هوم شرمنده نگرانت کردم و شرمنده که داد زدم
الیا داشت مرینت و نگاه میکرد و مرینت منتظر جواب الیا بود که یهو الیا پرید بغل مرینت
الیا : اخرین بارت باشه دختره دیوونه
مرینت : چشم (با خنده ) حالا گریت نگیره خوبم ولی اگ ولم نکنی فکرکنم خفه شم
و خودشو از بقل الیا کشید بیرون
ادرین : بیشتر مراقب خودت باش ، خیلی نگرانت بودم ، چیز یعنی بودیم
از زبان مرینت : چی چیشد ، این بشر چرا قرمز شد ،نگوو نهههههههههههههه کت نوار کم بود الان ادرین هم عاشقم شده ؟؟؟؟؟؟؟؟ البته تقصیر خودمه نباید تظاهر میکردم عاشقشم ( برگاتون بریخت مگه نه یوهاهاهاهاها😂💔)تو فکر بدبختیام بودم که الیا برگشت تو گوشم گفت : هویی دیدی مگه نهههه مثل اینکه ادرین یه حسایی..../
مرینت : خوووووببب من که خوبم مدرسه هم که دیگه تموم میشه پسسس بریممم(با حالت دستپاچه)/
گندش بزننننن چرااا باید تظاهر میکردم عاشقشمممم اصلا چرا اون باید عاشقم بشههههه هعیییییی چرا تو این زندگی کوف*تی شانس ندارممممم
داشتیم از مدرسه بیرون می اومدیم ، ماشین ادرین طبق معمول دم در بود ولی ادرین انگار دو دل بود ، یهو برگشت سمتمو دستمو گرفت و گفت : راستش انقدر نگرانتم میترسم یهو قش کنی ،/ تو چشام نگاه کرد و با یه لبخند نگران ادامه داد : مراقب خودت باش ، خواهش میکنم /
هنننننننننننننننن این چرا اینجوری میکنهههه توروخدا عاشقم نشوووو ، با خودم درگیر بودم که یهو سرشو اورد جلو پیشونیم رو بو*س*ید
ادرین : فعلا /
و رفت و منی که تو شوک بودم بعد چند دقیقه با صدای الیا به خودم اومدم و بدون اینکه بفهمم چی میگه جیغ زدم : هااااااااااااااااااااا/
{یه ربع بعد }
الیا : دختررر تو دیگه زیادی خوش شانسی چرا به فکر خودم نرسیده بود اگه میدونستم از اول میگفتم قش کنی/
الیا همیجوری پشت سر هم داشت حرف میزد ، اعصابم خورد بود ، مرینت : اخه چرا عاشقم شدی/
الیا : هن؟ چی گفتی/
شتتتت بلند گفتمممم مرینت : هیچی بیخیالش فراموشش کن اکی انگار هیچی نگفتمم/
الیا : میشه بگی چته تو کشته مرده ادرین بودی بعد الان داری میگی چرا عاشقت شدهههه؟ واقعاا ؟ میشه بگی چتهه( عصبی و کاملا جدی)
دیگه قاطی کردم و با داد گفتم : هیچوقت عاشقش نبودم /
عالی شد گند زدم
الیا : چی داری میگی ، عقلتو از دست دادی؟/
دیگه خسته شده بودم دست خودم نبود و حرفیو زدم که نباید
مرینت : الیا خواهش میکنم انقدر برام سختش نکن ، همینجوریش خیلی از کاراییو که نباید کردم ، تو تنها کسی بودی که بهت اعتماد کردم و هویتمو واست فاش کردم ولی درباره این موضوع نمیتونم بگم خواهش میکنم ، انقدر اذیتم نکن (با بغض)/
الیا : مرینت...../
بغضم رو قورت دادم و یه نفس عمیق کشیدم و دوباره همون لبخند همیشگی و زدم مرینت : خب بریم (با لبخند )/الیا : هوم/
مرینت : راستی ..../
با صدای زنگ گوشیم حرفم قطع شد ، گوشیم و برداشتم و .....
خبببب امیوارم خوشتون اومده باشه ، لایک و کامنت یادتون نره 😁❤
راستی اگه همین امروز منتشر بشه پارت بعد رو همین امروز میزارم واگرنه فردا میزارم پارت بعد رو😁
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
اجو پارت بعد کجاست😫❤
یه بار که رد شد الانم دوباره گذاشتم😐🥲شانس ندارم که🥲💔
🥺💔
عاللللللللییییی
پارت بعد؟
مرسییی😁🌌
برسیههه🥲
عالی بودددد
مرسییی😁🌌
عاااااللللللییییی بوددددد😆❤
مرسیییی😁❤
های ...💔👘
بریم واسه "200" ^_^ تایی شدن¿¡●^●💔🗿
تو آ...خ...ر..ی..ن ت..س...ت..م میتونی درخواست بدی چه تستایی میخوای تا برات درست کنم✊💔👘
감사합니다👘💞💎🎶🌸🙂
🌸😐🗿