روزی روزگاری ناکلز به خوبی و خوشی زندگی می کرد که ناگهان سونیک رسید😐 وی او را سوار ماشین خود کرد(ها؟😐) و او را به خانه ی خود برد تا نهار بخورند😐 ( نویسنده داداش فازت چیه😐) اما ناکلز عجله داشت و رو ی سرامیک های خونه ی سونیک سر خورد(😐) و کله اش به میز خورد و اوف شد😐
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
برم بهترین سری سونیک رو مرور کنم🤣🤣🤣
به هر حال میخواستم تو تستچی ثبت نام کنم زیر این کامنت بزارم دیگه😑🌚🚬
وای مرسی🤡🙏
اصلا یک حس بهشتی ای بهم دست میده🤩
🤡👍
😉🌷
سم
???
😂😂
بوی دردسر میاد...😂
دردسر؟ فاجعه😂📿
تا دلتون بخواد😂
واییی خیلی سمه اخ دلم🤣🤣🤣برم پارت بعدی اخ اخ
من برم پارت بعدی😂
خدا نکشتت دو ساعته دارم میخندم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
نه تنها تو بلکه منم دارم می خندم که این چه سمیه نوشتم😂😂😂