ترسناکترین جنگل ها؟

این جنگل در شمال غرب کوه فوجی قرار دارد و بیشتر به “جنگل خ.ودکشی” معروف شده است؛ خ.ودکشی های زیادی در این جنگل صورت گرفته است که همگی به اواسط دهه ۱۹۰۰ بر می گردند. تابلویی در ورودی جنگل با این مضمون نصب شده است” زندگی هدیه گرانبهایی است” و اگر انسان برایش مبارزه کند حتما آن را بدست خواهد آورد. دلیل شهرت این جنگل شاید این حقیقت باشد که اساطیر ژاپنی مدت مدیدی با شیاطین جنگل در ارتباط بودند. گذشته از اینها، درختان فشرده شده بهم امکان گم شدن و حتی شنیده نشدن صدای فرد را فراهم ساخته است و این خود یک مکان جن زده بسیار ایزوله شده و مجزای استثنایی را بوجود آورده است. طرفداران اصول روحانیت و معنویت در ژاپن معتقدند که Aokigahara، سرچشمه نیروهای ماوراء الطبیعه است. اما حتی اگر به روح اعتقاد نداشته باشید، باز هم تحت تاثیر چیزهایی قرار می گیرید که کف جنگل بطور نامنظمی پخش شده اند (عجب...)

این جنگل در امتداد کانال Xochimico در نزدیکی مکزیکوسیتی قرار دارد. انگار که خود جنگل خوف انگیز نیست برای همین عروسکهایی را از درختان آویزان کرده اند. طبق افسانه های محلی نگهبان جزیره اولین عروسک را بیاد دختر بچه ی غرق شده در جزیره روی درخت آویزان کرد ( گویا عروسک متعلق به خود دخترک بوده است). نگهبان احساس می کرد روح دخترک وی را تسخیر کرده است، بنابراین همچنان به آویزان کردن عروسکهای بیشتری از درخت ادامه داد تا شاید روح دختر آرامش پیدا کند. نگهبان پنجاه سال بعد و در حالی که عروسک های زیادی را از درختان آویزان کرده بود غرق شد آن هم درست در همان نقطه ای که دخترک غرق شده بود. امروزه این جزیره مورد توجه گردشگران بسیاری قرار گرفته است. بازدیدکنندگان معتقدند که عروسکها چشمها، سر و اندام های خود را تکان می دهند وتوسط روح ها تسخیر شده اند. (یاد انابل افتادم😐...)

این جنگل جن زده در نزدیکی پایتخت غیررسمی منطقه ترانیسلوانیای رومانی یعنی Cluj-Napoca قرار دارد. جن زده بودن این جنگل برای اولین بار زمانی مطرح شد که در سال ۱۹۶۸ یک تکنیسین نظامی در منطقه ای از این جنگل بنام “the clearing ” ( منطقه پاکسازی) عکسی از چیزی عجیب در آسمان گرفت. منطقه پاکسازی چند دهه بازدیدکنندگان، محلی ها و حتی دانشمندان را مبهوت و گیج کرده بود. بر اساس گزارشات رسمی در این نقطه هیچ چیزی رشد پیدا نمی کرد و در حقیقت هیچ چیزی در آن تا به حال رشد نکرده است. نکته ی عجیب تر از همه الگوی رشد عجیب درختان در این منطقه است. درختان این منطقه بصورت زیگ زاگی و مارپیچی رشد پیدا می کنند و تابحال دلیلی برای این الگوی عجیب و غریب پیدا نشده است. گردشگران شجاع می توانند توری شبانه در این جنگل داشته باشند؛ بیشتر این گردشگران حس عجیبی از اضطراب ، حالت تهوع و تحت نظر بودن را گزارش داده اند (ولی درختا در عین عجیبی خیلی قشنگن:)))

اسم این جنگل بنظر نحس می آید ولی برادران گریم از این جنگل بعنوان فضای بسیاری از داستانهای خود همچون هانسل و گرتل استفاده کردند و در نتیجه به شهرت جن زده بودن این جنگل بیشتر دامن زدند. این جنگل در قسمت جنوب غربی آلمان و در امتداد رودخانه راین قرار دارد و درختان بلند همیشه سبز آن بقدری زیبا هستند که حس شوم و نحس بودن را در فرد ایجاد می کنند. برخی معتقدند موجودات ماوراء الطبیعه چون جادوگران و گرگ نماها در این جنگل زندگی می کردند. شهرت این منطقه بدلیل سبک منحصربفرد بومی ها در جشن گرفتن کارنوال نیز هست؛ در این کارناوال مردم لباس هایی به شکل جادوگران، روح های ترسناک، حیوانات و شیاطین می پوشند (ولی کارنوالشون خیلی باحاله^^)

اسم این جنگل خود گویای همه ی داستان است؛ این قطعه زمین عجیب و دوار بدون ثمر در وسط جنگل قرار دارد ولی هیچ نوع پوشش گیاهی در آن وجود نداشته و رشد پیدا نمی کند. بر اساس افسانه ای که به زمان اکتشاف Chatham County ( محل قرار گرفتن ای جنگل) بر می گردد، این منطقه گرد جایی است که شیطان هنگام شب برای قدم زدن و فکر کردن در آنجا حضور دارد و بهمین دلیل هیچ چیزی در آن رشد پیدا نمی کند. بر اساس برخی شایعه ها هیچ انسانی نمی تواند شب را در این منطقه سپری کند و حتی سگ ها در هنگام عبور از این منطقه می ترسند. نظریه های زیادی در مورد این منطقه مطرح شد برخی این منطقه را محل فرود آمدن اجرام آسمانی عجیب و برخی دیگر آن را ستون کریستالی مگادالینی انرژی می دانند (حرفی ندارم...)

این جنگل قبلا متعلق به خانواده سلطنتی بوده است؛ گرچه هیچ پیشینه تاریخی از جن زده بودن این جنگل وجود ندارد ولی بازدیدکنندگان این جنگل مدعی دیدن کودکی گریان در کالسکه با موهای بلند و افشان و همچنین جن ترسناک شده اند و برخی دیگران مدعی شدند که در حال پیاده روی یا سواری کسی از پشت به آنها دست زده است. همچنین داستانی هم در مورد روح امی روبسارت، همسر ارل لستر وجود دارد. بر اساس این داستان زمانیکه امی بر اثر شکستگی گردن بطور مرموزی می میرد، همسرش مدعی می شود در حین شکار روح وی را دیده است. روح به وی گفت که وی در عرض ده روز خواهد مرد و همینطور هم شد. و حالا بر اساس افسانه ها برخی معتقدند همین اتفاق برای تمام کسانی افتاده است که وارد این جنگل شده اند (بیچاره مرده😐🖤)

برخی این جنگل را جن زده ترین منطقه کالیفرنیا می دانند. این جنگل در اسکاندیدو در نزدیکی سن دیگو قرار دارد. بر اساس برخی مصنوعات پیدا شده در این منطقه برخی مدعی شدند که قبایل بومی آمریکایی در این منطقه زندگی می کردند. این جنگل چشم انداز بیمارستان روانی قدیمی هم بوده است. اما رایج ترین داستانی که در مورد این جنگل خواهید شنید داستانی این چنینی است: در اوایل دهه ۱۸۰۰ کولی هایی در این منطقه زندگی می کردند؛ مردم شهر بسیاری از آنها را تعقیب و حتی به قتل می رساندند و بهمین دلیل کولی های باقی مانده این جنگل را نفرین کردند. پس از آن بازدیدکنندگان و کوهنوردان دیدن روح زنی با لباس سفید، درختان خونین و روحی سوار بر اسب را گزارش دادند (...)

ین جنگل در اطراف مدرسه پسرانه Dow Hills Victoria قرار دارد و یکی از جن زده ترین مکانها در هند بشمار می رود. به گفته برخی افراد صدا پای مختلفی در راهروی مدرسه حتی در هنگام تعطیلات شنیده می شود و این در حالیست که خود جنگل ترسناک تر است. حتی برخی شایعات مبنی بر رخ دادن چند قتل در این جنگل وجود دارد و هیزم شکن ها مدعی دیدن پسربچه سربریده شده اند که در جاده مرگ (Death Road)، مسیر بین جنگل و مدرسه، سرگردان راه می رود. (و اما کسایی که تو اون مدرسه درس میخونن...)

این جنگل در هفت کانتری نیوجرسی کشیده شده است و داستانهای زیادی از ارواح ساکن در این جنگل گفته شده است. در دوره استعمار صنایع زیادی چون کارخانه های چوب و کاغذسازی در این منطقه رونق داشت. اما پس از کشف زغال سنگ در پنسیلوانیا همگی این صنایع رها شده و شهر در اختیار ارواح قرار گرفت. همچنین به گفته برخی افراد این جنگل محل زندگی شیطان بدنام جرسی بوده است؛ اتحادیه حفاظت از پاین لند این شیطان را موجودی کانگورو مانند با صورتی شبیه به اسب، سری شبیه به سگ، بالهای خفاش مانند، شاخ و دم توصیف کرده است. طبق افسانه های محلی این شیطان سیزدهمین فرزند زنی بنام دبورا لیدز بوده است که در سال ۱۷۳۵ هنگام بارداری این فرزندش را به شیطان تقدیم کرد. چنگال، سم و بالهای کودک پس از تولد در وی ظاهر شدند؛ او مادر، خواهران و برادران و قابله را کشت و سپس ناپدید شد و تا به امروز به ترساندن دام ها و حتی انسانها ادامه داده است. (چه بگویم که ناگفته زیاد است

این جنگل محل جرم یکی از قتل های صورت گرفته توسط راهزن بزرگ دیک تورپین در قرن هجدهم میلادی است. این جنگل وسیع با وسعت بیش از نه مایل مربع مملو از درختان بزرگ و انبوهی با قدمت بیش از صدسال است زیرا طبق قانون ۱۸۷۸ Epping Forest اجازه قطع این درختان داده نمی شد. اگر خود جنگل شما را نمی ترساند مطمئنا گزارشاتی از دیدن ارواح و اجنه و شنیدن صدای طبل های سربازان کشته شده شما را خواهد ترساند. حتی برخی گفته اند اتومبیل های پارک شده بصورت عادی در نزدیکی تپه هنگ من بصورت ناخودآگاه در سربالایی دیده شده اند. (ولی درختاش:)))

روزهای این جنگل عادی و آرام است اما شب‌هنگام صدایی ترسناک و و رعب آور از درختان این جنگل به گوش می‌رسد. صدایی مشابه صدای جیغ که به محض تاریک شدن هوا شنیده‌ می شود و تا صبح ادامه دارد. صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می‌رسد؛ هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک یا بادهای بین شاخ و برگ درختان ندارد. چرا که وقتی این صداها شنیده می‌شود، حتی برگ یک درخت هم تکان نمی‌خورد. جنگل سربرج مشهد یکی از پر رمز و رازترین جاذبه های طبیعی استان خراسان رضوی می باشد. (مشهدیای عزیز چه خبرا رفتین این جنگله؟)