نقاب ستاره ای . . .☆

این اولین پارت نقاب ستاره آیه و من تو این پارت ها قراره داستان زندگی نزدیکانم رو بهتون بگم که همشون با نقاب زندگی میکنن شاید بگین به چه درد میخوره ما همیشه از داستان زندگی بقیه درس زندگی میگیریم!

باهاش آشنا شدم ، همه و حتی خود من فکر می‌کردیم اون همونیه که نمایش میده همون دختر پر سر و صدا و شیطون همونی که آدمای زیادی رو از راه به در کرده ولی هیچکس نمیدانست پشت اون همه ادا روحی بود که می‌خواست فقط آرامش داشته باشه

دنبال کسی بود که خود واقعیش رو قبول کنه ولی همه فقط دنبال همون دختر شیطون بودن ولی نمیدونستن در درون او چه می‌گذرد نمیدانستن واقعا چه می‌خواهد

او هم دوست داش گاهی آزاد باشد ولی مردم دورش را احاطه کرده بودن من اون روی او را دیدم ، دیدم برعکس چیزی که همه فکر میکنن عمل میکنه او هرگز اون دختر شیطون و پر سر و صدا نبود او فقط یه دختر آروم و مثبت بود

که به نقاشی علاقه داشت ولی هیچکس غیر از من نفهمید او واقعا چه میخواهد

پیامی که همون دختر: بابت امروز ممنونم که من اولین نفری بودم که پیشش خود واقعیت بودی ازت بخاطر لحظه هایی که برام ساختی ممنونم . . . تو هم یروز نقاب ستاره ایت رو در میاری . . از طرف من برای A...☆