توپ های فضایی p1 : ملاقات تیتان با زمین

تیتان (قمر زحل) همیشه دوست داشت یک سیاره باشه مثل زمین، پس سریع به زمین مراجعه کرد. اما تا از مدارش عبور کرد، زحل فریدا زد : وای نهههه! دوباره ماه قشنگم از پیشم رفت. 😭نمیدونم دیگه باید چی کار کنم؟ 😫

همون لحظه تیتان توی دلش گفت : لازم نکرده نگران من باشی 😠 و با عصبانیت اونجا رو ترک کرد. وقتی رسید به مدار ماه، بهش گفت :ببخشید ماه، میتونم با زمین صحبت کنم؟

ماه گفت :البته که میشه! 😊بعد روش رو کرد به زمین و گفت : زمین جان، تیتان اومده ملاقاتت! 💕 زمین خیلی با غرور گفت :تیتان؟ تیتان کیه؟ من هیچ تیتانی نمیشناسم! ماه گفت :تیتان دوست قدیمی منه! من و اون همیشه هم دیگر رو میبینیم 😊

زمین گفت :ای بابا یه ماه دیگه اومده پیشم 😩خسته نمیشین!؟ تازه وقت من هم تلف میکنین 😠 تیتان با ترس و معذبی گفت :ببخشید جناب زمین، من فقط میخواستم بدونم که چجوری سیاره شدین؟!

چون من هم دوست دارم مثل شما سیاره باشم. زمین خندید و گفت : هه هه😅فکر کردی میتونی سیاره بشی!؟

تو هیچوقت مثل من نمیشی!! حالا که ما به شما رو دادیم پررو شدین! 😠اصلا چه معنی داره ماه سیاره بشه؟ ماه باید برده سیارش باشه و براش کار کنهه! 😠

خب فعلا تموم شد. امیدوارم خوشتون اومده باشه 🙃

میدونم از توی اینستاگرام در اوردم ولی خلاصه کردم و ازشون اجازه گرفتم 😉😁