
این پست هم ادامه ی پارت های قبله حتما پارت های قبل مطالعه بشه.

سبک نقاشی شهمزمان با مکاتب ایلخانی و جلایری در تبریز و بغداد در سده هشتم هجری در شهر شیراز جریان هنری مستقلی اتفاق میافتد. هنگام یورش مغول ها حاکمان فارس با دیپلماسی و هوشمندی مانع از ویرانی این شهر شدند و این شهر با همان حاکمان قبلی به بقای خود ادامه داد و بسیاری از هنرمندان و فرهیختگان ایرانی به این شهر زیر سایه دو حکومت محلی آل اینجو و بعدتر آل مظفر پناه آوردند. به همین دلیل این شهر مرکزی برای حفظ و ادامه سنتها و هنرهای قدیم ایرانی مثل هنر سلجوقی و مقاومت دربرابر هنرهای بیگانه شد. یراز اول:

از اتفاقات مهم در این زمان میتوان به شکوفایی شعر و ادب فارسی و ظهور بزرگانی مثل سعدی و حافظ اشکارگاههای کتابت در ایران رونق بسیاری گرفت و تولید و تصویرسازی شاهنامه در شیراز رواج زیادی داشت. تصاویر کتابهای شیراز ساده و شبیه به کتاب ورقه و گلشاه دوره سلجوقی هستند. رنگهای تخت و زنده با پیکرههای بزرگ با فضای کم عمق ما را به یاد سنتهای قدیمی هنر ایران میاندازد. در مکتب شیراز موضوع اصلی انسان است و دیگر نقوش اطراف آن را پر میکنند بعد از مرگ ابوسعید ، شیراز و به دنبال آن برخی شهرهای دیگر از لحاظ هنری مستقل شدند. اشاره کرد.

برای مثال در شهری مثل بهبهان نوعی تصویرسازی خاص از طبیعت بدون وجود انسان دیده میشود. در دوره آل مظفر تصویرسازی منظومههای تغزلی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و فضاها فراخ تر شدند. مکتب شیراز با اینکه راهی جدا را نسبت به تبریز و بغداد داشت اما با این شهرها تبادل هنری و فرهنگی داشت و بروی یکدیگر تاثیر میگذاشتند میتوان حدس زد در جریان این تبادلات رنگهای درخشان مکتب شیراز بر بغداد و تبریز تاثیر گذاشت و متقابلاً فضاسازیهای فراخ از تبریز و بغداد به شیراز رسید.

تولیدات کتاب در شیراز به قدری زیاد بود که محصولات خود را به کشورهای دیگری مثل ترکیه و هند صادر میکرد. سنتی که از آن با نام سبک تجاری یاد میکنند و تا دوره مکتب اصفهان در شیراز پا برجا ماند.

سبک نقاشی شیراز دوم:در شیراز در دوره تیموریان و در اواخر سده هشتم، دو نواده تیموری، یعنی اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان حاکمان شیراز بودند که هر کدام به نوبه خود تاثیر بسزایی بر هنر شیراز گذاشتند. اسکندرسلطان بعد از یورش تیموریان هنرمندان شیراز را دوباره گرد هم آورد. احتمالاً پیر احمد باغشمالی در کارگاه اسکندر سلطان فعالیت میکرده است. نگارگران اسکندرسلطان جُنگهایی را تصویرسازی میکردند که معروف به منتخبهای اسکندرسلطان شدند.

سبک درباری اسکندر سلطان قبل از شروع مکتب هرات شروع شده بود و نخستین امتزاج هنرهای عالی نگارگری ایران از جمله سبک جلایری و آل مظفر را نشان میداد. استفاده از رنگ آبی لاجوردی، صخرههای اسفنجی در حاشیه افق آسمان، پیکرههای لاغر و رنگی و بناهای آراسته با نقوش پرتزپین از ویژگیهای مکتب اسکندر سلطان بودند که بعدها به صورت مستقیم در مکتب هرات نیز انتقال پیدا کرد. اسکندر سلطان به دلیل اختلافاتی که با شاهرخ تیموری داشت از حکومت عزل شد و فرزند شاهرخ ، ابراهیم سلطان حکومت شیراز را به دست گرفت.

حکومت ابراهیم سلطان تحول عظیمی را در سبک شیراز پدیدآورد. پیکرهها دارای طراحی قوی تری شدند و رنگها خاموش تر شد قرینه سازی به شدت در آثار پیداست. عناصر نوشتاری در ترکیب بندی اهمیت خاصی پیدا کردند و قواعد ثابتی برای چینش و صفحه آرایی نوشتهها وضع شد که به سبک جدایی ناپذیر سبک شیراز تا اواخر سده دهم هجری تبدیل شد.

قاعده کلی چنین بود که با جای دادن دو یا چهار کتیبه در بالا و پایین نگاره، ساختاری متقارن و هندسی در فضای کار به وجود میآورد و غالباً موضوعات مهم در بخش میانی و در زیر خط افق نمایان میشوند. از آثار این دوره میتوان خمسه نظامی و شاهنامه ابراهیم سلطان را نام برد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میدونستی میتونم برای وایب پیجت بمیزم؟🤭💕
واییییییی منم 😍
عوا خدانکنه سیسی🤭
😘
فوقالعاده 💜
ناظرش بودم😉
چقدر قشنگ بودن💗