وقتی رسیدیم خونه ی مامان بزرگم از ماشین پیاده شدم و زنگه درو زدم
خیلی ذوق داشتم چون برای شروع ساله جدیدم اولین خونه یی که قرار بود برم خونه مامان بزرگم بود
دلم خیلی برای عمم عموم مامان بزرگ و بابا بزرگم و لوسی دختر عمم تنگ شده بود
ولی در باز شد سریع دویدم تو خونه و بلند سلام کردم مامان بزرگم دمه در بود اونو بغل کردم و مامان بزرگم بوسم کرد بعد به بابا بزرگم سلام کردم حقیقتا خجالت میکشیدم بغلش کنم و بعدم رفتم سراغ عمم و عموم با عموم و عمم خیلی راحت بودم جوری که پریدم از گردنه عموم مثله کوالا اویزون شدم و با ذوق جیغ کشیدم
میخواستم لوسیم بغل کنم ولی لوسی خیلی خجالتی بود و پیشه من نمیومد با اینکه دوساله بود اما همیشه چسبیده به بغل یا عمم بود یا مامان بزرگ و بابا بزرگم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
▪️بک میدم▪️
▪️▪️▪️▪️▪️
پین؟