حرفی ندارم
دیپر دستش جلوش بود و اون این دوارو ساخته بود
دیپر:ببین آدام اگه ب کسی نگی میزارم بری اوک؟
آدام با ترس سرشو تکون میده
دیپر دیوارو ول میکنه
آدام فرار میکنه
آدام:شما ی مشت دیوونه این دیوونه
بفد میره
بیل:همین روز اولی خوب تونستی ازش استفاده کنیا عجب مربی خوبی ام
دیپر:تو هنوز بهم چیزی یاد ندادی😐راسی میبل کجاس؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالی🤍✨
به رمان منم سر بزنید خو و لایک و نظر مهمونم کنید ❤️🔥
مایل به حمایت و پین؟!
داستانت محشره
مخصوصا اونجا که میرن تو ذهن میبل👍🏻🤡
قربونت🤡❤
پارت بعدی رو رد کن بیاد 🫵💗🤗😎🤩😍🤤🫴👏
گذاشتممم دو تا هم گذاشتم برو حال کن
یا حضرت سایفر 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍💚💚💚💚💚💚💚💚💚
😂
پاااارت بعد
اومدههه برو بخونننن
فقط اون تیکه ی حضرت سایفر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خودم اونجاشو دوس داشتم😂
توهم فالوور میخوای؟
خب تو چرا نرفتی نظرسنجیم!!!
نمیدونی اسمش چیه؟
خب بپرس!!!
بابا اسمش فالووره!!!
سازنده پین نکردی؟!؟!؟
❤❄💎❤❄💎❤❄💎❤❄💎
اولین لایک و کامنت؟
بلی