شایندر 1(پارت اول)

گزارشگر(طبق آخرین اخبار سیارکی به نام B71 با سرعتی نا مشخص در حال حرکت به سمت زمین هست. تلسکوپ های فضایی مختلفی برای رصد این سیارک استفاده شد ولی همه از کنترل خارج و در فضا رها شد مانند کپلر،هرشل و لیزا.همه سازمان های فضایی تلسکوپ و ماهواره های مهم خود را از دست داده اند با این حال ناسا حاضر نیست از تلسکوپ های هابل و جیمز وب برای رصد این سیارک استفاده کند.)(ادامه اس بعد)

(اندازه این سیارک تقریبا دو سوم ماه است و به احتمال 50.6 درصد به قاره آمریکا برخورد می کند) -در همان لحظه در ناسا: آلکساندر آندرسن (مدیر فعلی )( به چیز خاصی نرسیدین؟) یک نفر (نه قربان) آلکساندر(پس خ.د.ا به دادمون برسه)

-سه دقیقه بعد ناسا:اخبار(خبر فوری سیارک B71 در آسمان آمریکا مشاهده شده!) الکساندر(متیو چه اتفاقاتی داره می افته؟) متیو(انگار...گیر کرده!تکون نمی خوره تو مدار زمین گیر کرده ؟!) الکساندر( از هابل استفاده کن چی می بینی؟)

متیو(یه سیارک زرد وایسا هابل رو از دست دادیم!) الکساندر(از جیمز وب استفاده کن همین الان!) یه نفر (هابل داره میره تو سیارک.تصویر سیاه شد.) الکساندر(یه سفینه آماده کن سه نفر می فرستیم تو سیارک) -چند دقیقه بعد:صدای در خانه اومد مرد درو باز کرد و مدری سیاه پوش کارتی جلو آورد و گفت(آقای اندرو ما از ناسا هستیم میخوایم شما با ما بیاید) مرد سوار ماشین شد و رفت.

-ناسا:الکساندر با مرد دست داد گفت(شما باید دیوید اندرو باشید می خوام شما رو با آقای متیو ریموند آشنا کنم) متیو گفت(می تونم دیوید صدات کنم؟خوبه ما ترتیبی دادیم تا شما با دو نفر دیگه با سفینه شایندر 1 به سیارک B71 برید و گمونم باید با همسفر تون آشنا بشید) مردی جلو آمد و گفت (سلام من جانم.جان کریستوفر گمونم بهتره بهت بگم دیوید) در همان حال زنی جوان در حالی سعی داشت از دست دیگران رها شود گفت (آقای اندرسن هر طور شده من با شایندر 1 به اون سیارک میرم!)

الکساندر گفت(خانم جولی ریچ این ماموریت خیلی خطرناکه و برای زنانی مثل شما مناسب نیست) دیوید گفت(فکر کنم بهتره بیاید من که مخالفتی ندارم) جان گفت(من هم همینطور) الکساندر گفت ( خیلی خب هر سه نفر تون آماده بشیم کمی بعد سفینه پرواز میکنه چون شما فضانوردان آماتوری نیستین نیازی به تمرین ندارین!)