شنبه پانزدهم اردیبهشت، ساعت 3:05 دقیقه
همه دور میز جمع شده بودن، INTJ با جون و دلش گوش میداد INTP یکم مضطرب بود، INFP هم از واکنشی که INTJ قرار بود نشون بده میترسید، ENTJ هم با اضطرابی که داشت به حرف زدن ادامه داد. ENTJ: (حدود سه روز پیش INFJ مثل همیشه کنار حوض نشسته بود و کتاب میخوند، INFP میره پیشش و اونا یکم باهم صحبت میکنن و...) فلش بک به سه روز قبل از زبانINFP: *الان INFP تو اتاقشه* امروز آسمون چقدر قشنگه *از پنجره به بیرون نگاه میکنه و INFJ رو کنار حوض میبینه که داره کتاب میخونه* اون INFJ عه، اون واقعا آدم خوبیه، بهتره برم باهاش حرف بزنم، حرف زدن باهاش خیلی خوبه *از اتاق خارج میشه و به سمت INFJ میره*هی INFJ *براش دست تکون میده*INFJ:(عام سلام، تو اینجا چیکار میکنی؟) گفتم بیام یکم باهات حرف بزنم، داری چه کتابی میخونی؟ INFJ:(معمای دریاچه) درباره ی چیه؟ INFJ:(این کتاب واقعا غم انگیزه که تونسته افکار بیهوده ی آدما که به بقیه آسیب میزنه رو به خوبی به تصویر بکشه، داستان درباره ی یک دختریه که برادر دوقلوش رو از دست میده و چون اونا خیلی شبیه به هم بودن همه ازش فاصله میگیرن به جز دختر عموش که تنها دوستش بوده. دختر و خانوادش اون موقع که برادرش زنده بود همیشه به یک دریاچه میرفتم و اونا اون دریاچه رو خیلی دوست داشتن، اما یک شب برادرش یواشکی به اون دریاچه میره چون فکر میکنه که یک هیولا اونجا زندگی میکنه و میخواد که اون هیولا رو پیدا کنه اما وقتی به دریاچه میره یخ دریاچه میشکنه و غرق میشه. دختر به پیشنهاد معلمش میره که روی اون دریاچه تحقیق کنه با اینکه مادرش مخالف رفتن به اون دریاچه بود) بعدش چی میشه؟ هیولا واقعی بوده INFJ:(هیچوقت نفهمید که آیا واقعا هیولایی وجود داره یا نه. میدونی این داستان واقعا دردناکه حتی فکر از دست دادن برادرم منو میترسون) *اشکی از چشم INFJ پایین میاد، اما اون تمام تلاشش رو میکنه که گریه نکنه و موفق میشه* *ناگهان از کتاب INFJ یک برگه اومد پایین*
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
40 لایک
بیچاره entp,
Entp هیچ دوستی نداره
(entp ام)
آخی🥺💔
پارت بعد کی میاد
به زودی😂💔
البته تا پارت 18 امده ها
میشه istp رو با entj هم ش ی پ کنی؟
پیلیییززززززززز
چرا همه گیر دادن به ISTP؟
@мαяgαяιтα
فعلا امتحان مطالعات دارم، میتونی تا یک شنبه صبر کنی؟
______
پارت بعدددد
تو صفه
خوبه
فردا ببینم پارت بعد رو گذاشتی خودت گفتی
چشم 👍
داستانت عالیه (:
مطمئنم میتونی یکی از
بهترین نویسنده ها بشی !🌷
همینجوری به کارت ادامه بده و
از خودت بهترین نویسنده رو بساز .🔮
با آرزوی موفقیت:لونا 🌷
یه سری به کتابچه ی لونا نیز بزن 🔮
عنوان داستان٫کتابچه ی لونا : دخترک گمشده 🌾
خوشحال میشم نظرت رو در مورد کتابچه ام بدونم !🍁
واقعا؟ مرسی. به نظر خودم داستان خیلی قاطی پاتی و بد شده😓
بله واقعا !
اینطور فکر نکن مطمئنم میتونی بهترین نویسنده بشی، اگه تلاش کنی! 🌙
مرسی 😁❤
داستان تو هم خیلی خوبه👌
خواهش میکنم 😊
مرسیییی 🌙
چ ج :تو نامه نوشته بود برادرت به فنارفت؟😂😐
شاید🙄
به حرفشون گوش ندهintp رو وارد راب طه نکننننننن
چشم، فقط به خاطر تو😂👍❤
ییسسسسسس
تازه وارد کردن تایپایixtxتو راب طه خیلی سخته
@мαяgαяιтα
بخواه کسی کارت نداره😂
______
واقعا متشکرم که انقد اهمیت میدین
به هرحال چه کسی کارم داشته باشه چه نه من پارت بعد میخوام
فعلا امتحان مطالعات دارم، میتونی تا یک شنبه صبر کنی؟
@мαяgαяιтα
بخواه😐😂
______
حرف نباشه
من پارت بعد میخوام
بخواه کسی کارت نداره😂
#ما پارت بعد میخوایم
بخواه😐😂