شعر های مورد علاقم🥲

زندگی دفتری از خاطره است … یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک . یک نفر همدم خوشبختی هاست … یک نفر همسفر سختی هاست … چشم تا باز کنیم عمر مان میگذرد ... ما همه همسفر رهگذریم … آنچه باقیست فقط خوبی هاست سهراب سپهری

آن قدر از خواهش دل سوختم تا چنین بی خواهشی آموختم... هوشنگ ابتهاج

من عاشقانه دوستش می داشتم و او عاقلانه طردم کرد . منطق او.. حتی از حماقت من هم احمقانه تر بود ...! احمد شاملو

در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست علیرضا بدیع

در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست علیرضا بدیع

ویران شده را حوصله‌ی مِنت معمار نباشد ویرانه‌‌ی ما را بگذارید که ویرانه بماند لاادری

واژه ها را باید شست واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت سهراب سپهری