شرمنده چن وقت بود پارت نداده بودم دوستان
از زبان مری : آلیا مرخصی گرفت و رفتیم خونه ی آلیا اینا. وسط راه هم طبق معمول سر اینکه آنجلینا جولی خوشگل تره یا بیانسه با هم دعوا جر و بحث کردیم (ا*ح*م*ق*ی*ن دیگه مری " ببخشید ؟ چی گفتی ؟" همون که شنیدی) هاهاها خیلی خندیدیم خب دیگه. وقتی رسیدیم الیا گفت میره برا دوقلو ها بستنی بگیره. خب اون خیلی خواهر مسئولیت پذیریه. پس منم رفتم داخل تا وقتی که الیا بیاد. حدس بزنین کیو دیدم ؟ مری :" کاگامییییییییی دلم خیلی ببرات تنگ شده بود!" کاگامی :"منم همینطور خیلی وقته هم و ندیدیم !" مری :" اره" کاگامی :" خب بگو ببینم قهوه یا همون همیشگی ؟" مری:" وا خودت وقتی میدونی چرا میپرسی ؟ تا اینجا بیام و ازچایی های کاگامی بانوی کدبانو ها نخورم ؟ مگه میشه ؟" کاگامی خنده اش میگیره و میره تو آشپزخونه یه یکی دو دقیقه بعد با چایی های مخصوص خودش برمیگرده و گرم صحبت میشیم تا اینکه . . .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
‿︵‿︵‿ زیبا بود لذت بردم🙂💕🤲🏼
رمانم میـבوستے ؟!!!!!
بیا یـہ رماט با ژانر בرام عاشقانـہ בارم
بـہ پیج بالا سر بزن ‿︵‿︵‿︵
ıllıllııllıllııllıllııllıllııllıllııllıllı
♬ ◁❚❚▷↻
ادمین مایل به پین؟!🤍🥺
اگه دوست داری پاک کن:)