پارت دو داستان وایپر دختر یتیممون که بورسیه هاگوارتز شده👩🏻🦯 لایک اگه دوس داشتین، کامنت اگه عشقتون کشید🌻 تابع کل و هم قوانین تستچی خوجلمون✨
وایپر با تعجب گفت: هاگوارتز دیگه کدوم گوریه؟ و چرا باید من برای اونجا بورسیه شده باشم؟
مرد بزرگ یا همون هاگرید گفت: هاگوارتز بهترین مدرسه برای جادوگران جوانه و تو هم یکی از اونایی به همین دلیل بورسیه شدی
وایپر نگاهی به دور برش انداخت چون حتی با این که کس دیگه ای اونجا نبود سخت بود که باور کن هاگرید داره با اون حرف میزنه بعد سعی کرد تعجبش رو پنهان کنه و گفت: جناب هاگرید اولا واضحه که جادوگرا وجود ندارن و حتی اگه داشتن من جزوشون نبودم.
هاگرید جواب داد: جادوگرا کاملا وجود دارن و تو یکی از اونایی. تا حالا پیش اومد کارای عجیب بکنی؟ وقتی که عصبانی بودی یا ترسیده بودی؟
وایپر خواست بگه نه اما خودشم خوب میدونست که شده، مثلا وقتی که مایک مسخرش کرده بود و وایپر بهش گفت موش کثیف!
در این حد بگم که بعد از اون روز مایک تا یه هفته از اتاق بیرون نیومد و علاقه شدیدی به پنیر پیدا کرد.
وایپر گفت: شاید...
هاگرید گفت: دیدی؟ تو یه جادوگر جوون و با استعدادی که به هاگوارتز دعوت شدی. اینم نامهت. و یه نامه خوشگل با مهر و موم قرمز رو به اون داد.
وایپر نامه رو باز کرد و خوند: وایپر وست عزیز شما برای عصویت در مدرسه هاگوارتز دعوت و بورسیه شدید... (دیگه کل نامه رو ننوشتم) لیست کتاب ها و وسایل لازم برای سال تحصیلی پیش روی شما در ورقه دیگری ضمیمه شده.
یعنی یه مدرسه واقعی... واقعی جادوگری منو بورسیه کرده؟ میتونم اونجا درس بخونم و جادو یاد بگیرم؟ واقعا؟
وایپر کم مونده بود از خوشحالی جیغ بزنه. اون قرار بود به یه مدرسه بره! یه مدرسه جادوگری! و خودش هم یه جادوگر بشه! این از یه رویا بهتر بود این همه رویا هاش بود! داشت از اینجا به یه جای بهتر میرفت! زندگیش هیجان انگیزتر میشد! این یه شروع جدید تو جایی بود که کسی اونو نمیشناسه!
هاگرید که خوشحالی لایلا رو دید ادامه داد: حالا با من بیا، یه سری کار هست که قبل از رفتن به هاگوارتز باید انجام بدی. البته مگه این که بخوای اینجا بمونی. و چشمکی زد که میگفت این آخری شوخی بود.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
چرا هر بار مرد بزرگو مادر بزرگ می خونم😭😂
شاید اون مرد بزرگ یه مادربزرگ هم باشه🤔
(بووولشت)
بهتره نباشه😭🤣💔
حالم خوب نیست واقعا😔🤣
می تو😭😂💔
🗿✊🏻🍻
عالییی
پارت بعدی لطفا
مثل خودت🔥
گذاشتمش👩🏻🦯
عالییییییییی
منم مار میخوام
مثل شوما رفیق گلم✨
منم میخوام👩🏻🦯
مثل تو عالیییییی .... مار مار مار
مثل خووووودت✨
یه روز بزرگ و مسئولیت پذیر میشم و بعد یه مار میخرم
دقیقا مثل توووو🌻... هوراااااا ... منم سه سال دیگه مار میخرم
مثل خود خودت✨🍓
من اول مستقل میشم و خونه میگیرم
مثل دینا 🌻 منم یک خونه میگیرم و درس میخونم و یک مار هم میگیرم تا دوستم باشه
مثل ترنم🌊خونه مجردی یه مار خوشگل و نویسندگی
مثل دینا 🌻 یک خونه توی اعماق جنگل و دیوار و سقف شیشه ای رو تخت خواب با کلی کتاب و مار
مثل خودت✨
یه خونه بالای کتابفروشیم پر از گل و گیاه و یه ماشین تایپ قدیمی برای کتابی که میخوام بنویسم
مثل خودت 💖 یه خونه که اونورش دریا ست منم ماشین تحریر دوست دارم البته با یک میز تحریر خاص و نقاشی هایی از شخصیت های کتابام
نه خودت🌻
نورگیر و نزدیک یه رستوران
اسم کتابفروشی هم میزارم A.Z.FEEL AND CO
نه خودت 🌿 یه خونه که شبا منظره ترسناک داشته باشه تنها باشم با افکارم
نه خیرم خودتی🍓
از اونا که صبحا خوشگله شبا انگار جn زدهست
نه خودتی 💖 یه خونه خفن که صدای باد توش میپیچه
خودتی دیگه اه🌻
از اونا که وایب لایت آکادمیا میدن
خودتی💖. از اونایی که وایب عجیب اما آرامش بخش میدن
خودتی، حرف هم نباشه🥜 قدیمی ولی در عین حال مدرن
خودتی من چند ماه بزرگترم پس خودتی نه من ( راستی تولدت کی ؟ ) ..🌻 وسایل کیوت و وسایل قدیمی
خودتی دیگه هم بحث نباشه (۱۴ مرداد، ۱۳۸۷)🌻 مدرن و قدیمی کنار هم
خودتی دیگه حرف نباشه ..💖 بزرگ ولی پر از آرامش
خودتی و تمام✨
به جای مبل معمولی از این مبلای کیسه طور میزارم
خودتی. 💖 من مبل با ظاهر رسمی ولی راحت میزارم
خووودتییی✨
مبل راحتی باظاهر راحتی
خودتیییی💖 از این میزا که خیلی خفنه
خ.و.د.ت.ی💃🏻با یه زیرشیروونی
خووووووودتییییییی🌿 با سقفی که روش نقاشی های قشنگ داره
خ و د ت ی ی ی ی🌊 کاغذ دیواری های سبزآبی طور
خودتی ی ی ی..😄 یک اتاق کلاسیک انگlیسی
خودتییییی✨ یه چی مثل خونه کرولی
خودتییییی🤗 یه گلخانه هم داشته باشه
اس یک به جای وایپر نوشتی لایلا
《 هاگرید که خوشحالی لایلا رو دید ادامه داد: 》
#سوتی_های_خrکی_یک_فن_فیک_نویس