هایی، پارت سوم تقدیم نگاه های قشنگتون🌚💖
به هر سختی ای که بود چمدان را پایین برد و لعنتی به دریکو فرستاد ، کمی بعد که همه آماده بودند به ایستگاه آپارات کردند
ایستگاه طبق هرسال شلوغ و پرجمعیت بود ، امیلی به اطرافش را نگاه کرد قطار به ایستگاه آمده بود و تا دقایقی دیگر حرکت میکرد، لوسیوس شروع به حرف ها و نصیحت ها و هشدار های بی پایانش کرد کمی بعد میان حرف هایش گفت:و ارباب برگشته
کلمه _ارباب_ را به قدری آرام گفت که امیلی و دریکو کمی شک کرده بودند
دریکو بعد چندثانیه لب زد:و ...این برای خانواده مون چه معنی ای داره؟
لوسیوس پاسخ داد:ما به جایگاه خودمون خواهیم رسید
دریکو ترس از چشمانش مشخص بود ، اما وقت حرف دیگه ای نبود چرا که قطار داشت حرکت میکرد
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
معرکه بود👏🏻❤
تنکیو🌚🤍
چون بردار ناتنیشه پس مشکلی در شیپ کردنشون نیس
من شیپ امیلی و درلکو رو دوس دارم.
اینم هست اما از یه پدر هستن قاعدتا نمیشه🥲
خب پس به نظرم با هری خیلیییی شیپ خوبی میشن
ولی خب با جینی چه کنیم؟😂
شیپ هری و امیلیییی
خودمم رو این شیپ موافقم 🥲
پارت بعددددد
فردا میزارمش🌚