فرمانروایان طبیعت پارت ۱۹ سلام به همگی🥳 من اومدم با یه پارت دیگه از داستان فرمانروایان طبیعت🥳خب فقط ۱ پارت دیگه مونده تا فصل اول تموم بشه و بعد می ریم برای فصل ۲❤️
از زبان راوی یعنی من پیش هیلدا و خواهرانش: چند روزی می شد که ارورا اینجا را ترک کرده بود به بعد خود بازگشته بود. تمرینات هم به پایان رسیده بودند و این چند روز پایانی برای صحبت و متحد کردن ارتش نیروی روشن باقی مانده بود. خواهران دست در دست هم روبروی مردمی که مسئولیت حفاظت از آنها را بر عهده داشتند، ایستاده بودند. به رسم ادب و احترام اولین کسی که باید سخنرانی را آغاز میکرد، هیلدا،بانوی بهار و بزرگ ترین خواهر بود. سخنرانی را اینچنین آغاز کرد:«درود بر مردم نیک سرشت! بنده بانوی بهار، هیلدا، فرزند ارشد ملکه مرحوم، مادرم دایانا، به همراه خواهرانم، فرمانروای تابستان،هلیا، فرزند دوم ملکه طبیعت، بانوی پاییز، رجینا،فرزند سوم بانو و در آخر کوچکترین خواهرم، فرمانروای زمستان، لیلیاندل، چهارمین دخت ملکه دایانا. همه ما طبق خواسته ی مادرم وظیفه ای را بر دوش میکشیم. همانطور که میدانید در دو ماه اخیر قرار بر این شد که جنگی بین نیروی روشنایی و تاریکی صورت گیرد؛ اما...اما ما اینگونه نیستیم! ما، مردم انرژی روشن نباید طرفدار جنگ و خونریزی باشیم. ما میتوانیم با مردم انرژی تاریک صلح برقرار کنیم، تاکی باید جنگ و خونریزی بین ما دو نیرو باشد؟ اصلا اگر اینطور بود که باید فقط یک از ما دو انرژی می بود، پس اصلا چرا در ابتدای خلقت هردو انرژی ساکن زمین بودیم؟ ما یک انتخاب داریم...میتوانیم با هم صلح کنیم و به همدیگر اعتماد کنیم یا اینکه با هم جنگ کنیم و این دنیا را از بین ببریم؟؟...»
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
بالاخره اومد 😥 عالی 🌸
😄😄راستی داستانات رو میخونم واقعا محشرن!
ممنون نظر لطفته 🌸
اجی میشی؟ 13 سالمه. راستی کسایی که عاشق ماجراجویی اند تستم به نام{ بیاین یک گروه ماجراجویی رسمی رو بشناسیم} رو بخونن اسمشون رو تو اسلاید 5 گفتم
حتما منم ۱۳ سالمه. اسمت چیه آجی؟