
لطفا منتشر کن :(

کتاب مثل خون در رگ های من نوشته احمد شاملو،نامه هاییست که شاملو به همسرش می نوشته و او هم پاسخ میدهد.شاملو و همسرش،آیدا سرکیسیان این نامه ها را در دهه 40 و 50 برای هم نوشته اند. آیدا مدت ها راضی به انتشار این نامه ها نشد تا علاقه مندان بتوانند نبوغ شاملو در عاشقانه هایش به همسرش را مطالعه کنند.تا اینکه 15 سال بعد از مرگ شاملو،او در نهایت راضی به انتشار این اسرار عاشقانه میان آن دو شد. رابطه عاشقانه شاملو با همسرش آنچنان نقش پر رنگی در زندگی شخصی او میگذارد،که میتوان حضور عشقی عمیق در قلب شاملو را در دیگر کار های او هم دید. این اثر میتواند گوشزد خوبی به افرادی باشد که اعتقاد دارند،غشق بعد از ازدواج از تب و تاب می افتد و پس از آن زندگی یکنواختی گریان هردو را میگیرد.اما شاملو نشان میدهد که میتوان عاشق بود و ازدواج کرد و عاشق ماند. در این کتاب صرفا احساسات شاملو را میتوان مشاهده کرد و کمتر از مسائلی دیگر همچون مسائل سیاسی یا ادبی صحبت میکند. در پایان هم به خط خود شاملو نامه هایی ها را میتوان خواند

در 19 مارس 1944 ، آلبرت کامو و ماریا کاسارس در خانه میشل لیریس ملاقات کردند. دانشجوی سابق هنرستان ، اصالتا اهل کرونیا و دختر یک جمهوری خواه اسپانیایی در تبعید ، در آن زمان تنها تنها بیست و یک سال داشت. او کار خود را در سال 1942 در Thétre des Mathurins شروع کرد. در آن زمان کامو داشت بیگانه را منتشر می کرد. سپس این نویسنده مدتی را در پاریس به تنهایی زندگی کرد ، جنگ او را از همسرش فرانسین ، که در اوران معلم بود دور نگه داشت. آلبر کامو که نسبت به استعداد این بازیگر حساس شده بود ، نقش مارتا را در نمایش سوء تفاهم در ژوئن سال 1944 به ماریا واگذار کرد. و در طول شب های اجرا ، آلبر کامو و ماریا کاسارش عاشق هم شدند. این هنوز تنها مقدمه ای برای یک داستان عاشقانه ی بزرگ است ، که آغاز واقعی آن تا سال 1948 به وقوع نمی انجامد. تا زمان مرگ تصادفی نویسنده در ژانویه 1960 ، آلبرت و ماریا هرگز نوشتن برای همدیگر را متوقف نکردند ، به خصوص در طول هفته های طولانی جدایی شان به دلیل تعهد هنری و فکری ، اقامت در فضای باز یا تعهدات خانوادگی آلبر کامو میگه: "وقتی شما کسی را دوست دارید ، همیشه او را دوست دارید." "روزی روزگاری ، ما هرگز تنها نبودیم و هرگز تنها نبودیم.".

فرانتس کافکا در آگوست سال 1912 در خانه دوستش ماکس برود با فلیسس باوئر ملاقات کرد. پرانرژی ، سرشار از زندگی وتأثیرگذار ، منشی بیست و پنج ساله همه ی آن چیزی بود که کافکا نبود ، و کافکا خیلی سریع تحت تاثیر او قرار گرفت. از آنجا که کافکا در پراگ و فلیسه در برلین زندگی می کرد ، اظهار عشق کافکا عمدتا بصورت مکاتبه بود. نامه هایی پرشور ، خودباخته و مضطرب که تقریبا روزانه و گاه حتی دو یا سه بار در روز ارسال می شد. اما به زودی پس از اعلام نامزدی در 1914 ، کافکا نگرانی این شد که ازدواج باعث تداخل در نوشته های وی و نیازش به تنهایی شود. بیش از پانصد نامه ای که کافکا به فلیس نوشت – در طول بهم خوردن رابطه ی آنها ، نامزدی دوباره شان در سال 1917 و فراق نهایی آنها در پاییز همان سال ، هنگامی که کافکا احساس کرد که اثرات سل در نهایت جان او را می گیرد-. مقیاس و دیدی کامل ازآشفتگی درونی کافکا و تلاش بیهوده ی او برای تعادل برقرار کردن بین تمایل خود برای پیوند انسانی و نیز علاقه اش به تنهایی برای پرداختن به آثارخود بود. نامه به فلیسه کتابی است که برخی از نامه های فرانتس کافکا را به فلیسس باوئر از سال 1912 تا 1917جمع آوری کرده است. نامه هایی که در طول مکاتباتشان کافکا و باوئر دو بار نامزد کردند و کافکا برخی از مشهورترین آثار خود را از جمله مسخ را نوشت و اولین دستنویس هایش برای رمان محاکمه را آماده کرد

فروغ فرخزاد، شاعر آزاداندیش و سرکش معاصر به غیر از مجموعه شعرهای بی نظیری که در مدت کوتاه زندگانی درخشنده اش از خود بر جای گذاشته، تاثیر غیر قابل انکاری بر هنرمندان هم عصر و پس از خود نیز داشته است. جای تعجب نیست که کلمات و بیانات معمول این روح یاغی هم با انسان های دیگر متفاوت است و آتشی که روح او را آغشته ساخته از زبان و قلمش بر دل کاغذ زبانه می کشد. یکی از گنجینه های به جا مانده از افکار و روحیات فروغ فرخزاد، کتابی است به نام اولین تپش های عاشقانه قلبم که آنچنان که از عنوانش بر می آید، نخستین باری بود که روح آزادی طلب فروغ در دام عشقی دلنشین و پاک گرفتار می آمد. آن کس که مرغک بازیگوش روح او را این چنین به دام انداخته بود کسی نبود جز پرویز شاپور، آشنای خانوادگی فروغ که با مادر او نسبت فامیلی داشت و از طنزپردازان ایرانی به شمار می رفت

رسم رایجی میان زوج های هنرمند، علی الخصوص نویسنده وجود دارد که همچون بسیاری از انسان های دلباخته، برای شریک زندگی خود نامه می نویسند. واضح است که نامه نگاری های اهل قلم و نحوه ی نگاه آن ها به مسائل از سبک و سیاق به خصوصی برخوردار است. گاه این نامه ها تنها یک قالب است و نوشته ها به اندازه ی آثار ادبی ایجاد شده توسط هنرمند، پرمغز و جالب توجه است. مجموعه های زیادی از نویسندگان بزرگ جهان همچون آلبر کامو و فرانتس کافکا گردآوری شده که حاوی نامه نگاری این چهره های بزرگ اهل قلم، به معشوقه هایشان بوده است. این مجموعه ها اغلب یک طرفه بوده و طرفداران نویسنده ی مورد نظر برای آشنایی و لذت بردن از درونی ترین افکار وی از آن ها استقبال می کنند. اما کم پیش می آید که نامه نگاری ها به شکل دو طرفه چاپ شود و هر دو سمت مکاتبه از بزرگترین نویسندگان صاحب سبک یک ملت باشند. سیمین دانشور و جلال آل احمد یکی از این زوج های معروف و مثال زدنی اند که هر یک به تنهایی نامی درخشان در عرصه ی ادبیات معاصر ایران زمین محسوب می شوند و درخشش آن ها، زمانی که کنار هم قرار می گیرند حتی از قبل هم بیشتر است.
شما دیگه چه کتابی با سبک نامه نگاری میشناسید؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
خیلی قشنگ بود.)♡
❤️✨️🧋📚