پارت 6 ناظر عزیز و محترم بگو چکار کنمم منتشر شه؟؟ باور کن چیزی ندارههه💔💔💔💔💔😔 این بار دیگه رد نکن واقعا دیگه اگه رد شه نمیتونم دوباره بزارم💔 خواهش میکنم منتشر کن رد نشه پلیزززز:))
با ریختن آب سرد روی صورتم از خواب پریدم نگاهم به لیا افتاد که با یه ظرف آب بالا سرم وایستاده بود فلورا کمی اونطرف تر به دیوار تکیه زده بود و می خندید از رو تخت بلند شدم و رفتم سمت اتاق پرو اتاق امروز کلاس نداشتیم یه هودی مشکی با شلوار مشکی پوشیدم و از اتاق خارج شدم با تنفر نگاهی به فلورا انداختم و پوزخندی زد از اتاق رفتم بیرون دوباره اشکی از گوشه چشمم سر خورد دست مشت شدمو به دیوار کوبیدم نگاه متعجب چند نفر از بچه ها بهم دوخته شده بود صدایی پشت سرم توجهم و جلب کرد تام : بازم حرص خودتو سر دیوار خالی کردی؟ امیلیا : سرمو انداختم پایین و به زمین خیره شدم تام : امیلیا سرتو ننداز پایین موهات چرا خیسه؟ نکنه کار اوناس؟ امیلیا : پوزخند تلخی زدم تام : تو چشماش خیره شدم هنوز اشک توی چشماش حلقه زده بود امیلیا : دلم میخواست یه نفر و داشته باشم که حرفامو بهش بگم...بگم که قلبم چقدر خورد شده شاید تام...اون آدم بود ( بدون صدا ) چرا خودت انتقام منو ازشون نمیگیری؟ تام : انتقام گرفتن واسم مثل آب خوردنه ولی... کسایی که به خودم بدی کرده باشن فلورا قلب تو رو خورد کرده و تو باید ازش انتقام بگیری آره بهت کمک میکنم ولی انتقامی که خودت بگیری شیرین تره!
امیلیا : نگاهش سرد و بی احساس بود این آدم چقدر میتونه مرموز باشه؟ لبخندی زدم و به دیوار تکیه زدم (بی صدا ) میشه بریم تمرین؟...تمرین حرف زدن؟ دلم میخواد زودتر حرف بزنم تام : قبلش بریم صبحانه بخوریم امیلیا : سرمو تکون دادم و همراهش از پله ها رفتم پایین رسیدیم سر میز ریونکلا نشستم که تام اومد و کنارم نشست متعجب بهش نگاهی انداختم تام : لابد واست سواله چرا سر میز ریونکلا نشستم؟ امیلیا : سرمو به نشونه مثبت تکون دادم تام : بهش نزدیک شدم چون قانون مدرسه واسم مهم نیست! بعدشم الان کسی اینجا نیست فقط بچه هان مگه اینکه یه خبرچین این گوشه کنارا باشه امیلیا : نگاهم به فلورا افتاد کنار توماس و لیا نشسته بود و می گفت و بلند بلند می خندید تام : انقد بهش توجه نکن آدمی که بدون تو خوشحاله بدون نباید سراغش بری و کنارش باشی بدون اون خیلی وقته میخواد ترکت کنه حالا میتونه هر کسی باشه! امیلیا : پوزخند تلخی زدم و یه نون تست به همراه مربا خوردم و از رو صندلی بلند شدم و رفتم سمت حیاط تام دنبالم اومد تام : بریم کتابخونه امیلیا : واکنشی نشون ندادم و دنبالش راه افتادم بعد از چند مین رسیدیم کتابخونه وارد شدم و رو یه صندلی پشت میز نشستم و تام روبه روم
تام : خب کلمه هایی که دیروز یاد گرفتی رو بگو امیلیا : م..من...تام... تام : خوبه کلمه بعدی اسم خودت سعی کن بگی همه چی سخته ولی راه حل داره امیلیا : نفس عمیقی کشیدم ا...م..ی..امیل...ی..ا..امیلی..امیلیا! امیلیا تام : آفرین خوب بود حالا باید یه جمله رو بگی بگو سلام من امیلیام امیلیا : قلبم به تپش افتاد نفس عمیقی کشیدم و چشمامو رو هم گذاشتم س..س..سلا..م..من..امیلیام.. سلام من امیلیام! لبخند پررنگی زدم و چشمامو باز کردم تام : واقعا عالی داشت حرف میزد...خوبه...آفرین بگو تام دوست منه! امیلیا : متعجب تو چشماش زل زدم تام...دو..س..دوست منه!! تام من تونستم...من میتونم حرف بزنم تام من میتونم....من دیگه میتونم تام : واقعا داشت تمام کلمات و به زبون میاورد خیلی خوشحال بود لبخند کمرنگی زدم خدایا ممنونم امیلیا : از خوشحالی بالا و پایین می پریدم وای خدایا بالاخره آرزوم برآورده شد من میتونم حرف بزنم...تام : عالیه! از رو صندلی بلند شدم من دیگه میرم امیلیا : کجا؟ تام : کار دارم بدون حرف دیگه از از کتابخونه خارج شدم
از رو صندلی بلند شدم همین خونسرد بودنش عجیبه لبخندی زدم و از کتابخونه رفتم بیرون باد خنکی می وزید نگاهم به یه نفر خورد!
ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد نشه ازت خواهش میکنم قشنگم این فقط یه داستانه لطفا رد نکن اگه رد کنی قلبم میشکنه💔 و دیگه نمی نویسم:) واسش کلی زحمت کشیدم یه بار رد شدهه💔😔😔 این بار دیگه رد نکن واقعا چیزی نداره باور کن اگه منتشر کنی واقعا خوشحال میشم☺ پس ناظر مهربون و قشنگم لطفا منتشر کن پلیز منتشر:))💚☺ تنک لایک و کامنت فراموش نشه:)♡♡
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هوراا بالاخره حرف زد
عالی:)
من ناظرم هر وقت تو لیست دیدم تستاتو سریع منتشر میکنم
آرع هو هو:))
واییی مرسی لاوم
واقعن هرچی بگم کم گفتممم(_:
وایییی هارتممم مرسییی
آجی جونم به لیست دوستانم اضافت کردم 💞
تنککک یووو هانی
شوما ام اضافه شدی
🥺🍭💞
به لیست دوستان اضافه شدی(:
واییی مرسییی قشنگمم
(🤍:)
شمام اضافه شدی
لاولی ها پارت هفت 11 ساعته بررسیه هر کی ناظره ممنون میشم منتشر کنه:))♡
الان منتشرش میکنم
چرا منتشر نمیشه
با اجازه به لیست دوستام اضافت کردم🤍🍃
تنکک بیب شمام اضافه شدی
🍃❤️
عالی بود مثل همیشه :)🤍
ممنونننن لاوم
میتونیم فرند بشیم؟
با کمال میل لونا 14 و شما؟
فاطمه 13 خشم
خوش تر قشنگم
ناظر من بودم دمت گرم ب تستامم سر بزن 🤟🤗
وای واقعا ازت ممنونم دمت گرم قشنگممم میشه هر وقت پارت های بعدی تو لیستت بود منتشر کنی؟ ازت ممنون میشم تنک مهربونم هروقت تونستی پارت های بعدی رو منتشر کن حتما:)
قربونتتتتت گلم مرسی بابت امتیاز خیلی خوشحال شدم حتما اگر به من برسه و تو لیستم باشه چرا که نه 🤭☺ بازم میسی
خواهش لاوم چیزی نبود تنک
پارت بعد 🫂🫂🫂🫂
تنککک بیبم