حمایت ها خیلی کمه، لطفا به بقیه هم معرفی کنید...💗
آدرین: توی ماشین، جلوی دادگاه ایستاده بودیم. مرینت هم پای راستشو مدام تکون میداد که نشون میداد استرس داره. آروم دستشو گرفتم: آروم باش. مطمئن باش همه چیز خوب پیش میره.
بعد از ماشین پیاده شدیم. همونطور که دستاشو گرفته بودم داخل رفتیم.
- سلام.
- سلام آقای آگرست.
- اتاق آقای برتمن کجاست؟
- اتاق بازجویی، شماره ی 5.
- ممنون.
رفتیم سمت اتاق بازجویی. مرینت که دستشو که تو دست من بود کمی فشار داد.
- میترسم آدرین.
- میترسی؟ چرا؟
- اگه منو تو رو از هم جدا کنن چی؟ اگه دوباره مجبور بشم با اون باشم چی؟
ایستادم و رومو سمتش کردم. دستامو روی شونه هاش گذاشتم.
- نگران هیچی نباش باشه؟ من نمیذارم تورو ازم بگیرن. حتی یک لحظه.
- اوهوم.
- حالا بیا بریم.
دوباره دستشو گرفتم و وارد اتاق شدیم. لایلا، کاگامی، لوکا، آلیا و نینو هم اونجا بودن و وسط اتاق، مایکل روی صندلی نشسته بود.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
بسیااار زیبا و عالی
ممنونم🌺
پارت بعد تو گفتگو برام بفرست منم منتشر میکنم میدونم عجیبه ولی من تستام زود به انتشار میرسه یا یبار دیگه بنویسش
پارتتتتتتتتت بعدددددددد
متاسفانه پارت بعدی چهار روزه که تو صف بررسیه
شوخی میکنی
نه چرا شوخی کنم؟😐
پارت بعد منتشر شد، لطفا بخونید و کامنت بذارید🌻
پارت بده
پارت بده
پارت بده
پارت بده
پارت بده
پارت بده
پارت بعدی دو روزه تو صف بررسیه
پارت بعد منتشر شده، لطفا بخونید و کامنت بذارید🏵️
عالییی
خیلی ممنون🤍
پارت بعد منتشر شده، لطفا بخونید و کامنت بذارید🌸
عالیییییی بود
مرسییی
پارت بعد منتشر شده، لطفا بخونید و کامنت بذارید🌷
زیبا است عالیییی
خیلی ممنون💗
میشه داستان ملکه آسمان من ۱ رو منتشر کنی و بخونش اولین داستانمه
چشم حتما میخونمش💜
پارت بعد منتشر شده، لطفا بخونید و کامنت بذارید🌺