رمان
"نویسنده ویو"
چهره پسر دیده شد و دختر با دیدن چهره پسر قلبش شروع به تپش کرد!
-چ...چطور...ممکنه!؟ ت...تو...
-اره جیهوپ! پادشاه خوناشاما!حالا تو بهم اثبات کن!
-باشه
دختر کم کم یقه هودیش رو پایین داد و خالی به شکل تاج نمایان شد!
"جیهوپ ویو"
ا...امکان ندارد
ا...اون واقعا...دختریه...که قرار بود به...قلمروی من حمله کنه!؟؟
اون که خیلی مظلومه!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)