
مرسی حمایت
ویو مینجی داشتیم تو راه برمیگشتیم تهیونگ: میگم خیلی خوشحالم مینجی: چرا تهیونگ: چون.... از زبان نویسنده(یه اتوبوس به ماشین مینجی و تهیونگ زد ت*صا*دف کردن شیشه ی ماشین خورد شده بود سر مینجی بریده شده بود تهیونگ خب راستش تهیونگ سرش به فرمون خورده بود اتوبوس به طرف تهیونگ زده مردم اونجا زنگ زدن به اورژانس، دختری از در ماشین پرت شده بیرون و پسری تمام بدنش شیشه رفته بود مینجی و تهیونگ رو گذاشتن رو برانکارد همه ی مردم از این که این صحنه رو میدیدند گریه میکردن
ویو ایو داشتیم با کوک فیلم میدیدیم که گوشیم زنگ خورد فیلم رو استپ زدم و رفتم جواب دادم گفت: شما خانم ایو هستید؟ ایو: بله؟ پرستار: کیم مینجی هستید؟ ایو با نگرانی: بله اتفاقی افتاده (کوک از رو مبل بلند شد اومپ سمت مینجی) پرستار: ایشون تص*ا*دف کردن لطفا به بیمارستان..... بیایید خدانگه دار (ایو این شکلیه😰😱) جونگ کوک: ایو چیشده؟(علامت گریه....) ایو: مینجی... مین... مینجی با تهیونگ..........(اوج گریه) جونگ کوک: ایو بگو چیشده (با ترس) ایو: تص*ادف کردن....... جونگ کوک: ی.یعنی چی.. وای ........ اسم بیمارستان چی بود بریم؟ ایو:..... بیمارستان..... جونگ کوک: پاشو بریم (ایو و جونگ کوک رسیدن بیمارستان) جونگ کوک: سلام اتاق کیم مینجی کجاعه وهمینطور کیم تهیونگ؟ پرستار: هردو داخل اتاق عملن پشت سرم بیاین تا بگم کجان (ایو و جونگ کوک با گریه پشت پرستار میرفتن) پرستار: اینجاست از زبان نویسنده(جونگ کوک استرس داشت پاهاش رو تکون میداد ایو گریه میکرد و جیغ اروم میکشید ویو جونگ کوک دکتر اومد منو ایو رفتیم پیشش گفت: خانم مینجی رو بعد از 3ساعت موفق شدیم حالش رو خوب کنیم اما اقای کیم هنوز در حال عمله..... منتظر هر اتفاقی باشید جونگ کوک: مرسی همونجا خودم رو کوبیدم به صندلی بی صدا گریع میکردم ایو هم گریه میکرد که گفتم: تو چرا.. گریه میکنی؟ ایو: خب.. ما روز های خوبی... رو گذروندیم..... من دلم نمیخواد عشق رفیقم....... بم*یره
ایو رو بغل کردم باهم اشک میریختیم (2ساعت بعد) دکتر اومد گفت: اقای تهیونگ خب امم. به کما رفتن نمیدونم احتمال برگشتن داره یانه ولی معجزه نیازه فعلا زانوهام شل شد همونجا افتادم رو زمین ایو گریه میکرد اومد کنارم گفت: کاش اینطوری نم... نمیشد گریه میکردم حالم خوب نبود (۱هفته بعد) ویو ایو منو جونگ کوک کم کم ۵،۶کیلو کم کردیم کم غذا میخوردیم حالمون خوب نبود که گوشی زنگ کوک زنگ خورد جونگ کوک (باصدای گرفته) بفرمایید پرستار: سلام شما همراه کیم مینجی هستین؟ جونگ کوک: بله چطور پرستار: به هوش اومدن جونگ کوک: واقعا باشه بای ایو مینجی به هوش اومده ایو: وای.... خدایا شکر (داخل بیمارستان) ویو مینجی با سردرد از خواب بیدار شدم سقف اونجایی که بودم سفید بود یهو یه ایو و جونگ کوک اومدن تو اتاق ایو: مینجی..... مینجی قشنگممم مرسی که..... برگشتی جونگ کوک: مینجی خیلی خوشحالم که برگشتی مینجی: مرسی راستی تهیونگ کجاست؟ جونگ کوک: مینجی.. امم. تهیونگ تو کما... تو کماست با این حرف انگار مغزم هنگ کرده بودگفتم: دروغه تهیونگ حالش خوبع ایو: متاسفم
(۵ماه بعد) ویو ایو داخل این 5ماه حال همه بد بود مینجی اشفته بود نمیخوابید اگر هم میخوابید کا... بو.. س میدید همش خودشو مقصر میدونست میگفت: اگه من نمیگفتم... اگه من نمیگفتم نمیرفتیم😭 ق. ر. ص اعصاب میخورد دستاش میلرزید جونگ کوک حرف نمیزد یبصع(برعکس) بود حال هممون بد بود داشتیم میرفتیم بیمارستان رسیدیم نشسته بودیم رو صندلی مینجی گریه میکرد چشماش پف کرده بود تهیونگ دستش ذو تکون داد مینجی: اومد.. اومد به هوش اومد جونگ کوک و من رفتیم تو اتاق مینجی هم اومد تهیونگ (با صدای خسته): جونگ کوک جونگ کوک: جانم داداش خوشحالم که اومدی تهیونگ: چند روزه تو کمام؟ ایو: ۵ماه تهیونگ: چقدر زیاد ببخشید ایشون کی هستن مینجی: تهیونگ منم.. مینجی تهیونگ: من نمیشناسم شمارو پرستارید؟ ایو: یعنی چی نمیشناسی تو منو یادتع اونقت این رو نه تهیونگ: شما رو یاده اما ایشون رو نه ویو مینجی دنیا روسرم خراب شد حالم خیلی بد بود از اتاق اومدم بیرون رفتم تو حیاط بیمارستان گریه میکردم با صدای بلند یهو سیاهی جای همه چیز رو گرفت دکتر: واییی خانم خوبید یعنی چی پرستار خانم پرستار پرستار: بله چیشده دکتر دکتر: ایشون روببرید بخش پرستار: چشم دکتر: جواب ازمایش امادست؟ پرستار: بله دکتر: همراه داره بله بیرون اتاق وایساده ویو ایو مینجی حالش بد شده بود اوردن ازمایش ازش گرفتن چقدر بده ۵ماه منتظر عشقت بمونی ولی اون تورو یادش نیاد دکتر: متاسفانه ایشون کمبود قند، ضعف سیستم ایمنی ، کمبود ویتامین دارن و من یه سوالی دارم ایشون جه اتفاقی واسشون افتاده که به این روز افتادن؟ ایو:(قضیه رو به دکتر گفت) دکتر: چه بد امیدوارم خوب بشن دوتاشون با اجازه دکتر رفت موندم چجوری تا الان زنده مونده اوفف جونگ کوک: حال مینجی خوبه ایو: نه کمبود قند، ضعف سیستم ایمنی ، کمبود ویتامین داره جونگ کوک: واقعا 😳ایو: اره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چه جالب غریبه آشنا اسم آهنگ ایهام بود...
واقعا نمیدونستم❤🫀