غرور غرق در عشق ♡3²

مرینت: چه خاکی به سرم کنم 😰استاد ...استاد اگرست ...استاد. 🗣: هه دیگه تمومه . مرینت چی چیو تمومه !!!😡. 🗣: عمر اوستاااااد(تمسخر ) . مرینت: 🥺تو خیلییییی خیلییی......حتی لیاقت ف.حش خوردنم نداری . زنگ زدم ۱۱۵ . هرچی منتطر موندم کسی نیومد . آدرین: م...مرینه..ت . مرینت: استاد !😃. آدرین: سرفه ...چ...چقدر دستان نرم و لطیفن . چشمام و بستم و با لبخندی که به زور به لبم می یومد ادامه دادم : بوی عطرت آدم رو م.س.ت میکنه . مرینت: استاد چی می گی من که عطر نزدم خدایاااااا. استاد ! استاد ...نخواب! استادددددد

املی : آدرین جواب بده دیگه اَههههههه....پسره ی پ.د.ر.س.گ به باباش رفته ......ای باباااااا . _س...سلام . املی: واستا واستا گوشی پسر من دست تو چیکار میکنه دختر..بچه ام کجاست مگه مرده که تو جواب میدی !!!!!!!!. مرینت: م...من شاگرد شونم ..آ.. استاد ........املی: بگو دیگههههه ناز میکنه خانم !💥❗. مرینت: اون تو کماست !!!!هق هق هق. املی: چ...چی 😳. ...آها فهمیدم باز از این شوخیای خ.رکیه !

مرینت: نیست به خدا نیست هق هق هق .املی کدوم بیمارستان ! . مرینت: بیمارستان----(اسم بيمارستان). املی : سریع سریع یه چی پوشیدم و رفتم . نینو: خاله کجاااا. املی: آدرین بیمارستانه!!!!!. نینو: نه بابا اون باز عین گ.او میخواد شمارو خ.ر کنه😌. املی : ز.هررر میگم بیمارستان!!!!!!!😡. نینو: کلا سر به سر این بشر نمیشه گذاشت 😳. لوکا: بجنبین بچه هاااا...ده یالاااا دیگههه

این جا کجاست .........چرا انقدر تاریک .......(روشنایی به وجود میاد) ....تا....تا حالا ققنوس ندیده بودم .....چقدر زیباست !‌ امیدوارم بخش زندگی ست . ققنوس: توی این زما فقط میتونی به چند نفر اعتماد کنی....ابریشم نیلی ...‌‌...برادر ناتنی دوستی وفادار و در آخر ...قلبت !......-اما اما من نه برادر دارم نه می دونم منظورت از ابریشم چیه ؟!. ....ققنوس: می فهمی فقط صبر کن فقط صبر ...... -اما تا کی هی !چرا میری !!تو به من نگفتی منظورت چیه!!!!آهاییییی. ققنوس: به ندای قلبت گوش بسپار!!!...-امااا..هی باز کجا رفتم چقدر زیباست ......عین یه خیاله یه خیال !

تا بعد 💓🌸