بزن بریم پارت 3,🕒🌿
بعد از اینکه لباسامو پوشیدم و اومدم بیرون جونک کوک گفت:شبیه فرشته ها شدی گفتم زیادی فک میکنی من خوشگلم
بعدش با هم رفتیم توی هال نشستیم اعضا به جز تهیونگ تو اشپزخونه بودن رفتم از جین پرسیدم تهیونگ کجاس گفت تو اتاقشه؛منم رفتم تو اتاق در زدم اما کسی جواب نداد صدای گریه می اومد درو محکم باز کردم و اومدم تو چراغا خاموش بود یه نفر دستاشو گذاشته بود روی صورتش و اروم گریه می کرد😭
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
مني كهفكر كردم تهيونگ ميگه عاشق تتو كردن شدم =_=