سلام بچه ها امدم عیدی بهتون بدم دوتا پارت با هم می نویسم هنوز قسمت قبلی ثبت نشده اما امید وارم الان که دارید اینو می خونید اونم ثبت شده باشه خب به کساسس که تازه دارن تستم رو می خونم خوشامد می گم ، خبببببببببببب بزن بریممممممممم قسمت 6 از فصل 2
فردای اون شب از زبون زارینا : دیشب الکس رو دیدم درست روی درخت روبه روی پنجره اتاقم انگار یه چیزی عصبیش کرده بود ولی دیشب وقتی دیدمش اونم من رو دید راستش نمیخوام تعریف کنما ، فقط دارم چیزی را که دیدم میگم ، اون روی درخت نشسته بود و داشت با خودش چه چیزی را زمزمه می کرد وقتی سرش رو آورد بالا منو دید من خشکم زده بود همونجوری داشتم نگاش میکردم زیر نور ماه موهای طلاییش برق می زدند انگار تیکه طلای ناب بود و چشمای قهوه ایش به نظر عسلی میومد دهنش یکم از تعجب باز شده بود و باد ملایمی لای موهاش در حرکت بود که باعث می شد موهاش آروم تکون بخوره یهو دیدم آروم گفت زارینا یه لبخند زدم که جواب سوالش رو بده و بعد دیگه چیزی یادم نمیاد اصلا نمیدونم چرا جلوی پنجره بودم اما فکر کنم عین این صحنه های عاشقانه شده بود ............. خودم از فکرم خندم گرفت واقعا احمقانست 😂😂
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
مثل همیشه فوق العاده و هیجانی 🌸
وایییی ممنون 😍😍😍😍🙌🙌🙌
عالییی بوددددد😍😍😍دیگه داشتم از اومدن پارت بعد ناامید میشدم😐😐😐
واقعا خودمم هم همین طور 😂😂😂
عالی
ممنون 😍
اوا عکس کامل نیفتاده که😕
خیلی خوب بود دستت طلا
راستی پارت جدید داستان منم منتشر شد اگه دوست داشتب بخون
باشه حتما می خونم 👌👌😍😍😍
راست می گی 😩