اما ظاهرا فقط ما نبودیم که اونجا بودیم و یک تیم سبز پوش دیگه هم اونجا بودن و اونجارو رزرو کرده بودن ولی زهی خیال باطل:/فکر کردن میتونم زمینو بردارن برا خودشون!این زمین حق منه سهم منه بی تر ادبا خودتون با زبون خوش پیشته شین بیرون:/ ی نفس عمیق کشیدمو با بچها رفتیم سمتشون +اهم! -بله لیدی؟ +میبخشید اقای محترم ولی امروز زمین برا ما بوده ها شما وایسادین توش! _تو چیکاره ای ک اومدی داری داری تعیین تکلیف میکنی؟ حقیقتا بم برخورد اخه پسره فضول کی با تو بود ک خودتو میندازی وسط:/ +لیدر تیم دخترا هستم! -بد اخلاقی ایشونو ببخشید ما نمیدونستیم شما کیین!تئودور نات هستم! اوه اوه اوه تئودور ناته ک به فنا رفتم جلوش اینجوری رفتار کردم حس میکردم قرمز شدم از خجالت سرمو انداختم پایین +من....ام چیزه...ربکا هستم،تیمم:میکی،استوریا،پانسی،اری،ایزابل! -بله خوشحال میشم معرفی کنم تیمم رو! به همون پسر ب اعصابه اشاره کرد -متیو ریدل! به به از همین اول پس داستان داریم! -لوئیس،تام،دراکو،تیموتی! این طبیعی ک همزمان رو همشون کراش زدم؟بعید میدونم که طبیعی باشه!به به دیوونه هم ک شدیم:/ +بنظرم ما بریم بهتر باشه ولی فردا دیگ برای ماعه اقای محترم!
-بله حتما دوشیزه اسلیتیرین! +بریم گایز رسیدیم خوابگاه مستقیم ولو شدم رو تخت و چرت میزدم ک بله اعصاب معصاب ندار اعظم تشریف اوردن ولی عجیب بود ک عین انسان برام کاپوچینو درس کرده و با لبخند ملیح تشریف فرما شده:/ به جان خودم ی چی میخواد 'ربی شونم! +ژونم؟ 'میشه لفطا کفش پاشنه بلندات ک بند دارنو قرض بری؟ +بیا گفتم ی چیزی میخوای!بزار فکر کنم..نه! 'بده دیگه! +نوچ اخرین باری ک بهت کفش دادم سوراخ برگردوندی!حالا اون خیلی مهم نبود چون زارا بود اینیکی دیوره محاله ممکنه بدمش! 'که نمیدی نه؟ +نوچ تقی زد زیر گریه از اونور پانسی اومد گفت چته؟ 'کفشاشو نمیده! ^چرا باید کفشاشو بده؟ 'چون میخوام! ^منم بودم نمیدادم! 'خوشم میاد جفتتون هم هماهنگین! +بله دیگ!! واسه پانس قلب نشون دادم:عشق منی! ^یو تو بیب شب خوابیدم و صبح که بیدار شدم دیدم همگی خوابن اتاقم تاریک!ساعتو نگاه کردم ساعت ۴ بود تازه!
پاشدم بی سرو صدا ردامو پوشیدم گوشیمو هندزفری و کیفمو برداشتم و رفتم سمت حیاط و شروع کردم به طراحی تمام قلعه رو کشیدم تا موقع ای ک بقیه اومدن برن سر کلاس!پاشدم رفتم سر کلاس پرفسور مک گونگال ~خب بچها امروز تقسیم بندی میشید برای کار گروهی:تام ریدل/ایزابل لاروسا تیموتی چالامیت/اری وینگارد دراکو مالفوی/استوریا گرین گرس لوییس پارتریدج/میکی لارسون تئودور نات/پانسی پارکینسون متیو ریدل/ربکا اسلیتیرین شماها باید برای تغیر شکل روی هم امتحان کنید بعله...بعد از کلی تمرین اخرش خسته شدیم کلاسم تموم شد و رفتیم سر یک کلاس دیگه سورس:گروهی میرید جنگل با یکسری گیاه برمیگردین شماها باید طبق همون گروهی که پرفسور مک گونگال تقسیمتون کرده برید! کلاس ک تموم شد رفتم پیشش:نمیشه منو با یکی دیگه بندازی از این پسره ریدل خوشم نمیاد بسی پروعه:/ ▪︎نوچ +مرسی از نهایت همکاری:/
رفتیم گیاهو پیدا کردیم کلی دعوا کردیم بنده مچم پیچ خورد و نمیتونم راه برم اونم ک هی میخندید +ای پام پوکید...به چی میخندی؟ _ب تو! ع ع ع چقد این بشر پروعع:/ +نمیشه ب جا خندیدن کمک کنی پاشم؟یا خودایی نکرده به قلبت فشار میاد بچه؟ _یک بچه خودتی دو نه کمکت نمیکنم:/ بچم مریضه کلا:) +جهنمو ضرر خودم پا میشم تا هاگو لنگون رفتم گیاهو اون تحویل داد منم تشریفم رو رسوندم دم درمانگاه +مادام پامفری؟ "بله...بشین اینجا...چجوری پاتو شکوندی؟ +هیچی مریض بودم موچمو پیچوندم خب پیچ خورده دیگه چه سوالیه:/ پامو بست رفتم تو راهرو و بله کسانی که نمیخواستم ببینمن دیدن -میس اسلیتیرین کمک نمیخواین؟ *خب تئو چه سوالیه عه مگه نمیبینی پاش شکسته؟ +نه نه ممنون خوبم مستر نات و چالامی میتونم راه برم...فقط ی چیزی دخترا کجان؟ *بعد از کارامون رفتن خوابگاه...مطمئنی کمک نمیخوای؟ +نه بابا اوکیه خودم راه میرم بابا مگه الکیه راستی انقد منو میس،لیدی و از این چرتو پرتا صدا نکنین خوشم نمیاد همون ربکا رو راحت ترم! -پس شما هم به ما مستر نگید! +بر روی چشمانم:/نمیدونی چ بار سنگینی رو از روی دوشم برداشتی! خندیدیم همه الا متیو ایش پوکر فیس کایوت! نتیجهههههههههه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
گایز پارت بعدی تو برسیه ها!!!عیدتون مبارک💓
عید شما هم مبارک عزیز دلم❤️❤️❤️
پارت بعد؟!!!
میخوام مثل تو کار کنم ک دقمون میدی برا پارت بعد🤣 ولی نوشتم رو نت گوشیمه امشب پارت بعدو میزارم🙃
🥲😂😂
میسی
راستی عزیزم عیدت مبارک🤍🫂
تنک بیب..:)
خیلی داستانت باحاله.....واقعن جالبه🌖🫂🌌