امروز رحم به دلم اومد پارت جدید رو زودتر گذاشتم :]
قبل اینکه پارت جدید رو شروع کنیم...عکس اسلاید چیتا گرله🙂
کمی بعد دیدم یه لباس دیگه تنم بود. جینی:"این چیه تنمه؟" لیدی:"لباس ابر قهرمانیته!" جینی:"پشمام...حالا باید یه اسم بزارم." لیدی:"الان وقت نداریم بعدا اسم بزار! الان باید برگردیم پیش کت نوار." جینی:"باشه." و از اونجا خارج شدیم. 🐈از زبان کت نوار🐈 کویین دارک هارت مدام به سمتم ه.جوم میاورد. کویین دارک هارت(با لبخند ملیح و لحن ف.ریبنده):"بیخیال؛بزار من این حس بیهوده رو ازت دور کنم." کت نوار:"این حس بیهودهای نیست!" کویین دارک هارت:"چرا،هست!" و دوباره به سمتم اومد اما من جاخالی دادم. همینطوری از خودم دفاع میکردم و جاخالی میدادم تا اینکه سر از یه جای تنگ در آوردم. کویین دارک هارت(با لبخند ت.رستاک):"خب دیگه هیچ راه فراری نداری..." و ساعتش رو آورد سمتم. نزدیک بود اون ساعت بهم بخوره تا اینکه یه یویوی قرمز با خال های مشکی دور دستش پیچیده شد. کویین دارک هارت:"این دیگه..." قبل اینکه حرفش رو تموم کنه کشیده شد به پشت دیوار.
سریع از اونجا خارج شدم و دیدم که لیدی باگ اونو گرفته. لیدی:"گرفتمت! حالا باید ببینم آکومات کجاست." کویین دارک هارت:"باشه. ولی از سمت بدی منو گرفتی..." بال های سه رنگش(قرمز_سفید_سیاه) رو باز کرد و لیدی پ.رت شد عقب. ⏰از زبان کویین دارک هارت⏰ دستم رو آزاد کردم و به سمت آسمون پرواز کردم. چند سانتی از زمین دور نشده بودم که یهو حس کردم یکی پامو گرفت. پایینو نگاه کردم. یه دختر با لباس پلنگی پامو گرفته بود و منو میکشوند پایین. بعد دوباره اون یویو دور بال هام پیچیده شد و منو روی زمین انداخ.ت. کت نوار:"یه ابر قهرمان جدید. این عالیه! از دیدنت خوشحالم..." دختره:"خب...میتونی چیتا گرل صدام کنی." 🐆از زبان چیتا گرل🐆 کت نوار:"از دیدنت خوشحالم چیتا گرل." و تعظیم کرد و منم خندهی ریزی کردم. لیدی:"از دست تو کت نوار." چشمم به کویین دارک هارت افتاد که خودش رو آزاد کرده بود!
چیتا گرل:"بچهها! اون خودش رو آزاد کرد!" لیدی:"متوجه شده بودم." و به یویوش نگاه کرد. کویین دارک هارت:"تلاش خوبی بود." و به سمت ما ه.جوم آورد. کت نوار اندازهی چوب دستیش رو تغییر داد(دراز ترش کرد)، گرفتش جلو و چرخوندش تا از ما محافظت کنه. کت نوار:"مای لیدی! فکر کنم بدونی که باید چیکار کنی!" لیدی:"میدونم...لاکی چارم!" یویوش رو به انداخت هوا و کمی بعد یه تخته چوب تو دستش افتاد. لیدی:"یه تخته چوب؟" و به اطراف نگاه کرد. لیدی:"فهمیدم! چیتا گرل، تو باید از سرعت چیتا که ابر قدرتته استفاده کنی و محاصرش کنی! (روشو کرد به کت نوار) کت نوار، وقتی چیتا گرل محاصرش کرد تو بپر و با کتاکلیزم بال هاش رو از بی.ن ببر. منم با این تخته چوب آکوما رو میگیرم." چیتا گرل و کت نوار:"باشه!" پریدم بیرون. چیتا گرل:"سرعت چیتا!" تو زیر پام جرقهای ایجاد شد و روی زمین فرود اومدم. دویدم پشت سر کویین دارک هارت. جدی جدی سرعتم چند برابر شده بود.
چیتا گرل:"آهای! من اینجام!" قبل اینکه برگرده جامو عوض کردم. کویین دارک هارت:"چی؟ اون کجا رفت؟" چیتا گرل:"من اینجام!" و دوباره قبل اینکه برگرده جامو عوض کردم. چیتا گرل(در حالی که همش جاشو عوض میکرد):"من اینجام! من اینجام! من اینجام!" این قضیه همینطوری ادامه داشت تا اینکه من به قدری دورش چرخیدم و یه گردباد زرد رنگ کم ارتفاع درست کردم. کویین دارک هارت(با پوزخند):"هه! این کار جواب نمیده! من میتونم پرواز کنم." تا اومد بالاش رو باز کنه کت نوار با کمک چوب دستیش وارد گردباد شد. کت نوار:"دیگه نمیتونی!" دستش رو آورد بالا. کت نوار:"کتاکلیزم!" توپ های مشکی رنگی اطراف دستش پراکنده شدن. به سمت کویین دارک هارت ح.ملهور شد و بالاش رو لمس کرد. کویین دارک هارت(با لحن آرام):"ب..بال هام!" از حرکت ایستادم و همین باعث شد گردباد از بین بره. لیدی پرید و تخته چوب رو روی دست کویین کوب.ید. وقتی تخته چوب رو برداشت از ساعت شکستهی قرمز یه آکوما خارج شد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اوهایو مینا
من یوکیم ملقب به روح جادویی
پیجم جایی برای اوتاکو ها و میراکولوراست و همینطور اونایی که به جادو اعتقاد دارن،میخوام پیجم جایی برای ارامش پیدا کردن شما باشه
البته علاوه بر اون هرکسی که منو حمایت کنه و تا ۱۰۰ تایی شدنم قبل عید همراهم باشه و جا نزنه ۳۰۰۰۰ امتیاز ازم میگیر
شانستو از دست نده
های 🌸🎳
تبلیغ نمیدوستم و نمیخوام وقتتو بگیرم 🌸🏆
فقط میشه یه سر به تستام بزنی🌸🎑
اگه مشکلی نداری پینم بکن تنکس🌸🌪
عالیییی بود پارت بعد؟
ممنون میشم ب تستام سر بزنی کیوتم🥺✨
فالویی
مرسییییی...تو بررسیه
اوکی :)
عالیی
مرسیییی
عالی بود خسته نباشید✨🍭
مرسی :)
عالی بوددد
بالاخره کویین دارک هارتو شکست دادنننننننن
مرسی :)
آرهههه