خانه mbti پارت 3

النا: خب آنالیزگرها نظر مثبتتون راجع به حمایتگر ها چی بود؟ اسکارلت: فحش دادن مجازه؟ النا:پسسسسسس با این حساب... دیدی بهت گفتم آوینا! رد کن بیاد! آوینا: اااااااااه! النا: ایشون خواهرم آوینا هستن. آوینا 100 دلار گذاشت کف دست النا. آوینا:بیا بابا. النا: به من چه که شرطو باختی.

النا:{راستی... امروز قراره با آرمانگرا ها ملاقات کنین! خوش بگذره!} النا اینو گفت و رفت تا با آرمانگرا ها صحبت کنه. چند دقیقه بعد 4 نفر وارد اتاق شدن. یه پسر اومد جلو و به اسکارلت سلام کرد و دست داد. پسر گفت: سلام من جاناتانم. اسکارلت: خوشبختم. من اسکارلت هستم. جاناتان: خب اسکارلت قبل از هر چیزی باید بدونم، حالت خوبه؟ به نظر نگران میای! اسکارلت: اوه... کار زیادی نیست که بتونی بکنی. ولی بازم ممنون.

اسکارلت: اما تو از کجا فهمیدی؟ جاناتان: از تیموتی یاد گرفتم چجوری استرس بقیه رو تشخیص بدم. اسکارلت:اوهوم. به نظر آدم مسئولیت پذیری میای. ازت خوشم اومد. از این به بعد با هم دوستیم. جاناتان: *قرمز شدن* یه نفر از پشت سر:هیهیهیهیهی. اسکارلت: وای خدا. ادیسون! تو چجوری اومدی اینجا؟ ادیسون: همونجوری که تو اومدی! منم از این به بعد اینجا درس میخونم.

سیمون و تیموتی (که تا حالا درحال صحبت بودن):شما همو میشناسین؟ یه دختر به اسم فیونا که سون تا الان داشت باهاش flirt می کرد با صورت قرمز و لکنت پرسید:ش-شما ه-ه-همو می-می-میشناسین؟ اسکارلت:امممممممممممممممممم ادیسون:امممممممممممممممممممم اسکارلت:خب فکر کنم بالاخره وقتشه که شما ها هموتون بدونین.........

اسکارلت: با خواهرم ادیسون آشنا بشید. همه:چییییییییییییییی شددددددددددددددد؟ وات دا؟ و تا 10 دقیقه همه عملا هنگ کردن و وقتی درست شدن که النا سنسه اومد آرمانگرا ها رو برد.سیمون:تو خواهر داشتی؟ اسکارلت: بله سون: خواهرت باحاله. من ازش خوشم اومد.

کنیچوا مینا-سان. هلن 130 هستم. ببخشید که این پارت کوتاه بود. پارت بعد طولانی تر میشه. لطفا مثل همیشه حمایت کنین. میخوام سوال جواب بذارم. لطفا هر سوالی دارین زیر تست مربوطه بهش که میسازم بنویسید.

آنچه در قسمت بعد خواهید خواند: خفه شو!--------------هیچکس با دوستای من اینجوری حرف نمیزنه!------------------------ببینم شما از من متنفرید؟-----------------------من-من متاسفم

مثل همیشه هرکی تایپ کاراکترای جدیدو درست حدس بزنه پین میشه. و............................. هرکی تایپ النا و آوینا رودرست حدس بزنه برنده 100 امتیاز میشه!

خواهرمم قراره یه داستان بنویسه. لطفا داستان اونم حمایت کنین. توی پروفایل من داستانو میذاره.

و حالا یه مینی-فکت! اسکارلت با اینکه هی با سون دعوا میکنه به عنوان دوست ازش خوشش میاد و فکر میکنه پتانسیل بالایی داره