سلام ممنون از نگاه زیباتون
مانلی: شوخمنگ...؟ صغرا: نه به جون ۲ جفت پسرام . مانلی : خو پ چرا اووووو میکشی ...؟ صغرا : خواستم که به مهرت بشینه که نشست . مانلی : نگاه عاقل اندر فیسی بهش کردم و گفتم سگ در سگ. [مانلی] همین طوری که داشتیم باهم شوخی میکردیم و گل میگفتیم و گل میشنیدیم . یه هو ننجون یه پوشه رو باز کرد که چشام ۴ تا شد . چقدر پسر بود توش پر از عکاس های چند تا پسر تو همه حالت های مختلف . صغرا : خب اسم این آرمینه ۲۱ ساله تو تهران زندگی میکنه . دکتره بورسه شو گرفته رفته اون ور آب حالا اونجا فقدچند ماهه که مشغول به کاره .
#پارت_۱۱ مانلی: حالا یارو کدوم وره ؟ صغرا: کره .. مانلی : (یکه خوردم) برا چی کره ؟ صغرا : گفته دوستش که مثل داداششه اونجا یه کمپانی داره و واسه آیدولا هست . جونم برات بگه اینم رفته که اگه یه وقت مشکلی پیش اومد بهش رسیدگی بکنه و درسشم اونجا بخونه . مانلی: اوکی بزار ببینم درست فهمیدم ؟ صغرا : خب طوطی گلم بگو . مانلی: آرمین ۲۱ ساله پزشک تهران ساکن کره . ادامه تحصیل و پزشک مخصوص آیدل ها .....درسته . صغرا: آفرین به نوه گلم یه ماچ بده . موووووووچچچچچچ
مانلی: ایییی همه جامو تفی کردی که ..... بگذریم بعدی . صغرا: اینا دوقلو هستن . رادین و رادوین هر دو ۲۶ ساله مجرد از شمال هستن اونا هم رفتن کره . هردو برای ادامه درس و کار رفتن . هردو معمار هستن و حق امضا دارن . مانلی : اوکی پس شد دارین و رادوین ۲۶ ساله معمار اهل شمال ساکن کره مثله آرمین درسته ؟ صغرا : اوهوم . مانلی : خب گزینه ی بعدی . صغرا : خوشم اومد که مثل خودمی . مانلی : چاکر شوما . صغرا: خبه خبه بسه دیگه گوش کن فقط. ساتیار ۳۰ ساله بخش مدیریت پروژه رو به عهده داره . اهل مشهد و ساکن کره مثل اون ۳ تای دیگه .
#پارت_۱۲ مانلی : ساتیار ۳۰ ساله از مشهد بخش پروژه رو به عهده داره مثل اون ۳ تای دیگه هست و ساکن کره هست هوم ؟ صغرا : آفرین برکانا برکانا ساغول، ساغول منیم بالام . حالا بعدی مانلی: مگه بازم مونده ...؟ صغرا: بلی بلی مونده . خب اوشون سامی خوان و ایشون شروین خوان هستن . تا الان چند تا شدن ؟ مانلی : ۶ تا . صغرا: آفرین حالا اوشون سامی خوان یه پارچه خانومه باادب تمیز شوخ تب و....... ۲۳ ساله داداش کوچیکه ساتیاره آشپزه توکره سرآشپز ه حالا ایشون شروین رفیق جینگ رئیسه که حکم داداش رو داره . ایشون هم سنه رئیسه ۲۵ سالشه ایشونم دسته راسته رئیسه هست حقوق خونده .
مانلی : میگم که شوما یه نفس بیگیر من یه توضیحی بیدم دیگه . صغرا: بگو مانلی: سامی ۲۳ ساله داداشه کوچیکه ساتیاره تو کره هم سر آشپزه . حالا شروین رفیق جینگه رئیسه و حقوق خونده هم سن رئیسه و آما......وآما حوکمه داش رو داره . بعدی لفن صغرا: ایشونم نیما خان هستن رئیس این ۶ نفره تو کره شرکت داره و..... مانلی:خودم این یکی رو میدونم بعدی زاررررتتتتت مانلی : عه صغرا جون ..... چرا میزنی؟
بای صغی جون. میگم صغرا جون ...... صغرا: عجب بچه پروی تو برو دیگه . مانلی: میگم با پری جونت خوش بگذره خودشو کشت دیگه . صغرا : ممممممماااااااااننننننللللللیییییی کشتمت مانلی: جوووون تو فقط نعره بزن. بای گلم انقدرم داد نزن شیرت خشک میشه واسه ۲جفت دیگه . [مانلی] به پاشا زنگ زدم و گفتم که آدرس رو بهم بده . به محض اینکه آدرس رو داد رفتم تو کافه سخت بود پیدا کردنش . مانلی : کجایی تو ؟ پاشا: دارم به حقوق حیوانات احترام میزارم .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)