این داستان یکمی طولانیه🥲 پس امیدوارم خوشتون بیاد
سلام من مین ا/ت هستم ۲۲ سالمه من تو ۱۲ سالگی پدرو مادرم و از دست دادم و یک برادر دارم که غیبش زده و سعی دارم پیداش کنم
__________
با صدای الارمگوشیم از خواب بیدار شدم
با سختی از جام بلند شدم و رفتم دستشویی
اومدم و برا خودم صبحونه درست کردم و خوردم.پاشدم رفتم حاضر شدم و سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه رفتم
از ماشین پیاده شدم که با سرعت زیاد داشتم میرفتم چون دیرم شده بود که یهو به یکی برخوردم و کتابام افتاد زمین
ا/ت:خیلی معذرت میخوام
پسره:اشکالی نداره ولی دفعه بعد حواستو جمع کن
ا/ت:حتما
داشتمکتابامو جمع میکردمو پسره هم کمکم کرد
ا/ت:خیلی ممنون
پسره:خواهش میکنم..
پسره:راسی می...
نزاشتم حرفشو بزنه ک رفتم سمت کلاس
و وارد شدم و معلم نیومده بود و نشستم
که یه نفر وارد شدکه دیدم همون پسره بود
پسره اومد سمت من یکم اونور تر من نشست
خیالم راحت و شد ک پسره گفت
پسره:میتونم اسمتونو بدونم؟
ا/ت:مینا/ت هستم ۲۲ سالمه
پسره:خوشوقتم
ا/ت:و شما؟
پسره:تروسننه
ا/ت:من گفتم توام باید بگی
پسره:خیلی خب جئون جونگ کوک هستم و ۲۳ سالمه
ا/ت:خخ یه سال ازم بزرگ تری
که یهو دوستم اومد
ا/ت:یونسوووو
یونسو:ا/تتتتت
پریدم بغلش
ا/ت:بیا بشین الان معلم میاد
یونسو نشست
که معلماومد
بعد ۲ ساعت درس کسل کننده زنگ خونه خورد
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
زیباست 😍
شاد تموم شه لطفاااااا باشی؟
عالیی
تند تند داستان میگی انگار داری تعریفش میکنی
جرر نه مدلشه
عالیههههههه. ادامه بده
🥺💚
عالیهههههههههههههههههه
مرسیی
ععععاااالییییی
پارت بعددددد
چشم حتما
تنک بیب